بَهرمان واژهای فارسی و کهن است که در متون تاریخی و ادبیات کلاسیک ایران به کار رفته است. این واژه در اصل به دو معنای مجزا اما مرتبط اشاره دارد: نخست، به نوعی از سنگ گرانبها، بهویژه یاقوت سرخ با رنگ آتشین و درخشان گفته میشده که در گذشته از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار بوده است. دوم، در حوزه منسوجات و پارچهبافی، به نوعی پارچه ابریشمی رنگارنگ و بسیار نفیس اطلاق میگردیده که اغلب در پوشش بزرگان و اشراف به کار میرفته است.
از منظر زبانشناسی، تلفظ درست این واژه «بَهرَمان» است و در متون کهن، هم در معنای گوهر و هم در توصیف پارچههای ابریشمی ظریف و طرحدار بهکار برده شده است. این دوگانگی معنایی، نشاندهنده غنای زبان فارسی و پیوند عمیق آن با هنر و طبیعت در تمدن ایران است؛ جایی که یک واژه میتوانسته همزمان هم زیبایی یک سنگ قیمتی و هم شکوه یک پارچه سلطنتی را در ذهن تداعی کند.
کاربرد این واژه در طول تاریخ، گواهی بر پیشینه پررنگ صنعت نساجی و جواهرسازی در ایران است. امروزه اگرچه استفاده از این واژه در گویش روزمره کمتر رایج است، اما حضور پررنگ آن در اشعار شاعرانی چون فردوسی و حافظ و نیز متون تاریخی، جایگاه ادبی و فرهنگی آن را بهعنوان بخشی از میراث زبانی ایران تثبیت کرده و شناخت آن برای درک بهتر تاریخ هنر و ادبیات این سرزمین ضروری به نظر میرسد.