فرهنگ فارسی
خونها، جمع دم
خونها، جمع دم
💡 از محتشمان بلخ بود و از قدمای مشایخ خراسان، مرید شقیق بود و استاد احمد خضرویه، رحمةاللّه علیهم. اندر جملهٔ احوال خود،از ابتدا تا انتها، یک قدم بی صدق ننهاد؛ تا جنید گفت: «صِدّیقُ زمانِنا حاتمُ الأصمّ.»
💡 ای صفاسین اونودمایان قافقاز گلمیشم ذوق آلام مراقیندان
💡 در بادیه سیل مژهام خار دمایند تا ناقهٔ او بر من مسکین گذر آورد
💡 از کبرای ائمهٔ وقت بود و قدمای مشایخ زمان. عمری نیکو یافت. مرید ذی النون مصری بود و با بسیاری از شیوخ صحبت داشته بود و جمله را خدمت کرده.
💡 از قدمای مشایخ خراسان بود. با بوتراب صحبت داشته بود و خراز را دیده. اندر توکل قدمی تمام داشت.