زبان بر
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جوابی که زبان طرف را کوتاه کند و دیگر حرف نزند.
۳. ویژگی عطا و بخششی که زبان خصم یا مدعی و شاکی را ببندد و دیگر بدگویی و شکایت نکند.
فرهنگ فارسی
کنایه از خاموش کردن مدعی است بدلایل و جوابی که دیگر حرف نزند عطا و بخشش
ویکی واژه
کنایه از: خاموش کردن مدعی به دلایلی که دیگر نتواند سخن گوید.
جمله سازی با زبان بر
خواهند مرا ز خدمتت باز برند یا رب که زبان بریده باد ایشانرا
زبان اسمالتاک یک زبان شیگرا و دارای تایپ پویا و زبان برنامهنویسی انعکاسی است.
آتامانها معمولاً توسط شورای میزبان برگزیده میشدند و گاه نیز منصوب میشدند، به ویژه در زمان لشکرکشیها.
رقیب با تو بگفتار و ما چو شمع از دور زبان بریده بحسرت نشسته خاموشیم
هین خمش دل پنهانست کجا زیر زبان آشکارا شود این دل چو زبان برخیزد
زبان اف با زبان برنامهنویسی اف شارپ نباید اشتباه گرفته شود.