دام

این مفهوم در فقه اسلامی دارای معانی متعددی است که در ابواب مختلف فقهی مورد بحث قرار می‌گیرد. در فقه اسلامی، احکام متعددی در ارتباط با استفاده از این واژه برای شکار حیوانات وجود دارد که به شرایط و نیات شکارچی بستگی دارد. برخی از این احکام به شرح زیر است: اگر شخصی با نیت شکار کردن، تله ای را بگستراند و حیوانی در آن گرفتار شود، آن شخص مالک آن حیوان می‌شود. این مالکیت حتی در صورتی که حیوان پس از گرفتار شدن در تله، فرار کند، همچنان برای کسی که تله را گسترده، باقی می‌ماند. به این ترتیب، اگر شخص دیگری آن حیوان را صید کند، مالک آن نمی‌شود و حیوان همچنان متعلق به کسی است که ابتدا آن را به تله انداخته است. این حکم بر اساس قاعده من حاز ملک استوار است.  اگر گستردن تله به قصد شکار نباشد (مثلاً به قصد آزمایش یا صرفاً برای نگهداری حیوانات)، صرف به تله افتادن حیوان موجب مالکیت نمی‌شود. در این حالت، برای ایجاد مالکیت، لازم است که شخص تله گستر، حیوان را شخصاً بگیرد و حیازت کند. در صورتی که شخص دیگری آن حیوان را بگیرد، مالک آن شخص خواهد بود. اگر شخصی دام دیگری را به زور و بدون اجازه مالک آن بگیرد (غصب کند) و با استفاده از آن حیوانی را شکار کند، در این صورت، شکار متعلق به غاصب است، نه مالک دام. این حکم به این دلیل است که شکار، نتیجه عمل غاصب بوده است، هرچند که غاصب به دلیل عمل غصب خود، مرتکب گناه شده است و باید در پیشگاه خداوند توبه کند. علاوه بر این، غاصب موظف است اجرت‌المثل (معادل اجاره) استفاده از دام را به مالک دام بپردازد، زیرا از مال او بدون اجازه استفاده کرده است. به طور خلاصه، متن به بررسی این مفهوم و احکام مرتبط با آن در فقه اسلامی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه نیت و شرایط استفاده از آن، بر احکام مربوط به مالکیت حیوانات شکار شده تأثیر می‌گذارد.

لغت نامه دهخدا

دام. ( اِ ) فخ. ( دهار ) ( لغت نامه مقامات حریری ) ( منتهی الارب ). تله. نَژَنک. ( برهان ). حباله. اُحبول. اُحبولة. ( منتهی الارب ). لاتو. ( برهان ).تله که آلت گرفتار شدن حیوانات است. پایدام. مِصیدَة. ( منتهی الارب ). چیزی که جانوران فریب خورده بدان دچار شوند. فخم. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). هر چیز که جانوران در آن بفریب گرفتار شوند. ( برهان ). مِصیَد. طُرق. طرِق. شرکة. ( منتهی الارب ). شرک. شبکه. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( نصاب ). آنچه برای صید مرغان برپا کنند. صید. ( منتهی الارب ). آنچه بدان شکار کنند. مصلاة.ملموءة. ( منتهی الارب ). دام برای حیوان برّ است چنانکه شست برای حیوان بحر. دستگاهی که بدان مرغ گیرند. چیزی که صیادان بدان مرغ بگیرند وآن را تله و چال نیز گویند و بتازیش فخ خوانند. ( از شرفنامه ). تور یا آلت دیگر که بدان اشکره گیرند. صاحب آنندراج گوید ترجمه شبکه است و چشمه از تشبیهات اوست. و نیز رجوع به پایدام شود:
آهو از دام اندرون آواز داد
پاسخ گرزه بدانش باز داد.رودکی.اجل چون دام کرده گیر پوشیده بخاک اندر
صیاد از دور نک دانه برهنه کرده لوسانه.کسایی.چه سازی که چاره بدست تو نیست
درازست و در دام و شست تو نیست.فردوسی.همه کارها را سرانجام بین
چو بدخواه چینه نهد دام بین.فردوسی.همی آتش افروزد از کام اوی
دو گیسو بود پیل را دام اوی [ اژدها ].فردوسی.زمین سربسر گفتی از آتش است
هوا دام آهرمن سرکش است.فردوسی.چو گویی کزو من رسیدم بکام
نگه کن که آن کام بندست ودام.فردوسی.کسی را نه برخیره فرمان برد
که خصم روانست و دام خرد.فردوسی.دهاده خروش آمد و داروگیر
هوا دام کرکس شد ازپر تیر.فردوسی.وای آن کو بدام عشق آویخت
خنک آن کو ز دام عشق رهاست
عشق بر من در عنا بگشود
عشق سرتابسر عذاب و عناست.فرخی.گردد شمر ایدون چو یکی دام کبوتر
دیدار ز یک حلقه بسی سیمین منقار.منوچهری.نه دام الا مدام سرخ پر کرده صراحیها
نه تلّه بلکه حجره خوش بساط اوکنده با پله.عسجدی.کجا چون دام بود او را شهنشاه

فرهنگ معین

[ په. ] (اِ. ) ۱ - جانوران بی آزاری مانند آهو، گوزن. ۲ - جانور اهلی.
[ په. ] (اِ. ) بند، تله، تور ماهیگیری.

فرهنگ عمید

۱. در بازی ورق، بی بی.
۲. نوعی بازی دونفره که با مهره های گرد بر روی صفحۀ شطرنجی (دامیه ) صورت می گیرد.
۱. حیوان اهلی گیاه خوار، مانندِ گاو، گوسفند، اسب، و شتر.
۲. [مقابلِ دد] [قدیمی] جانور وحشی غیر درنده، مانندِ آهو و گوزن: اگر بد کنی چون دد و دام تو / جدا نیستی پس تو از دام و دد (ناصرخسرو: ۲۷۳ ).
۱. هر آلت و اسبابی که برای گرفتار ساختن و صید کردن جانوری به کار می برند، بند، تله: همه کارها را سرانجام بین / چو بدخواه چینه نهد دام بین (فردوسی۲: ۷۹۹ ).
۲. [مجاز] توطئه.

فرهنگ فارسی

پزشک دانمارکی ( و.کوپنهاک ۱۸۹۵ م. ) وی برای کارهای خود درباره بیوشیمی و ویتامینها باخذ نوبل نایل آمده ( ۱۹۳۴ م. ).
کمند، بند، تله، هر آلت واسبابی که برای گرفتار، ساختن وصیدکردن جانوری بکارببرند، جال وپهند
( اسم ) سکهای مسین در هندوستان که نخستین بار در زمان شیرشاه و جانشینانش از سلسه سوری ضرب شد. بنا بقول ابوالفضل بن مبارک ۳۶٠ دام بک مهر و ۴٠ دام یک روپیه بود.
ستون نهادن دیوار را

فرهنگستان زبان و ادب

{livestock} [کشاورزی- علوم دامی] حیوانی که برای استفاده یا سوددهی در مزرعه نگهداری می شود

دانشنامه عمومی

دام (پارشیم). دام ( به آلمانی: Damm ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در پارشیم واقع شده است. دام ۵۰۰ نفر جمعیت دارد.
دام (جانور). دام یا چارپایان اهلی یا احشام به مجموعه جانوران چارپای اهلی گفته می شود که در تقسیم بندی ها به دام های سبک ( گوسفند، بز،... ) و دام های سنگین ( گاوها، گاومیش ها،... ) که در دامداری ها یا مزرعه ها برای مصرف خوراکی و پوشاکی و کمک در کار، پرورش داده می شوند.
با وجودی که ماکیان و ماهیهای پرورشی هم جانوران مشابه هستند که انسان ها برای مصرف خوراکی آنها را پرورش می دهند ولی در این مقاله در مورد آنها بحث نمی شود.
پرورش دام ها به خاطر به دست آوردن سود و منفعت و استفاده از فرآورده های آنها است که در تقسیم بندی های مدرن دامداری زیرمجموعه کشاورزی به شمار می رود.
از زمان های دور از زمانی که بشر از کشاورز به شکارچی - گردآورنده تبدیل شد به دامداری نیز می پرداخت.
تعریف دام در اکثر اوقات تنها به جانورانی که گوشت قرمز دارند بیان می شود. در زیر فهرستی از جانوران اهلی شده قرار دارد که در ایران فقط به تعدادی از آنها دام گفته می شود:
صنعت دامپروری ۵۱ درصد از گازهای گلخانه ای که انسان تولید می کند را شامل می شود.
دام (دومرشتورف). دام ( به آلمانی: Damm ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در Dummerstorf واقع شده است. دام ۶۷۲ نفر جمعیت دارد.
دام (فیلم ۱۹۱۹). «دام» ( انگلیسی: The Trap ( 1919 film ) ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۱۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به رود لا رک و تلولا بنک هد اشاره کرد.
دام (فیلم ۱۹۲۲). دام ( انگلیسی: The Trap ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به لان چینی، آلن هیل، آیرین ریچ و لان چینی جونیور اشاره کرد.
دام (فیلم ۱۹۲۸). دام ( انگلیسی: The Noose ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی جان فرانسیس دیلان است که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ریچارد بارتلمس، تلما تود، آلیس جویس، لینا بسکت و رومن فیلدینگ اشاره کرد.
دام (فیلم ۱۹۴۶). دام ( انگلیسی: The Trap ) فیلمی در ژانر مرموز است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد.
دام (فیلم ۱۹۵۲). دام ( انگلیسی: Jaal ) یک فیلم در ژانر موزیکال به کارگردانی گورو دات است. از بازیگران آن می توان به دو آناند اشاره کرد.
دام (فیلم ۱۹۵۹). «دام» ( انگلیسی: The Trap ( 1959 film ) ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی نورمن پاناما است که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد.
• ریچارد ویدمارک
• لی جی. کاب
• تینا لوئیس
• ارل هالیمن
• لورن گرین
• پیتر بالدوین
• کارل بنتون رید
دام (فیلم ۱۹۶۶). دام ( انگلیسی: The Trap ) فیلمی در ژانر رمانتیک، درام، و وسترن است که در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ریتا تاشینگهم و الیور رید اشاره کرد.
دام (فیلم ۱۹۷۸). دام ( به هندی: Phandebaaz ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۸ و به کارگردانی سمیر گانگولی است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، موشومی چاترجی، پریم چوپرا، هلن، بیندو، رانجیت، هما مالینی ایفای نقش کرده اند.
دام (فیلم ۱۹۸۵). دام ( ایتالیایی: La Gabbia ) فیلمی در ژانر مهیج اروتیک با بازی تونی موسانته، لائورا آنتونلی و فلوریندا بولکن است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.
دام (فیلم ۱۹۹۷). دام ( لهستانی: Pułapka ) یک فیلم کمدی لهستانی به کارگردانی آدک درابینسکی است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. این فیلم در بیستمین دورهٔ جشنواره بین المللی فیلم مسکو به نمایش درآمد.
• مارک کُندرات
• یوآنا بندا
• بوگوسواف لیندا
• لئون نیمچیک
• دوروتا پومیکاوا
• زبیگنیف زاماخوفسکی
• یژی بونچاک
• پیوتر فرونچوسکی
• آندژی ژیلینسکی
• سزاری ژاک
• اِوا شیکولسکا
• ماوگوژاتا پوتوتسکا
• اوا ساواتسکا
• گژگوش وُنس
• کاتاژینا بارگیه وُوسکا
• ماگدالنا کوتا
• پاوئو نوویش
• گژگوش میتسوگوف
• آنیتا لیپنیتسکا
دام (فیلم ۲۰۱۵). دام ( تاگالوگی: Taklub ) فیلمی به کارگردانی بریانته مندوزا است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دام معانی مختلفی دارد مانند ابزار شکار و گرفتار کردن حیوانات که از آن در باب صید و ذباحه سخن گفته اند
دام: ابزار شکار و گرفتار کردن حیوانات، جانور اهلی علف خوار.دام به معنای نخست، عبارت است از وسیله ای همچون تور و مانند آن که برای گرفتار کردن و صید جانوران در جایی کار می گذارند. از آن در باب صید و ذباحه سخن گفته اند.
احکام
کسی که به قصد صید، دامی می افکند آنچه در دام افتد مالک می شود، هرچند پس از به دام افتادن فرار کند؛ از این رو، چنانچه کسی دیگر آن را صید کند مالک نمی شود؛ لیکن اگر گستردن دام به قصد صید نباشد، بنابر تصریح برخی، صرف به دام افتادن موجب مالکیت نمی شود، مگر آنکه دام گستر آن را بگیرد. و اگر دیگری آن را بگیرد مالک آن می شود. اگر کسی دام دیگری را غصب و با آن صید کند صید از آنِ غاصب است نه مالک دام، هرچند غاصب به جهت غصب مرتکب گناه شده است. البته اجرة المثل استفاده از دام بر عهده غاصب است که به مالک می پردازد

ویکی واژه

rete
tranello
بند، تله، تور ماهیگی
جانوران بی آزاری مانند آهو، گوزن.
جانور اهلی.

جمله سازی با دام

هزار سینه به تار نگه رفو سازد چه غم ز دامن چاک است ماه کنعان را؟
دام که بر لاله و عنبر نهند از پی صید دل غمخور نهند
سزای دوستان اینست مادام که گردونشان رود بر هفت اندام