لولو

لولو موجودی تخیلی است که برای ترساندن کودکان بازیگوش ساخته شده است. والدین معمولاً برای کنترل رفتار کودک و اطمینان از غذا خوردن او، به وی تلقین می‌کنند که در صورت بدرفتاری یا نخوردن غذا، لولو او را خواهد خورد. لولوخورخوره شکل و ظاهر مشخصی ندارد. صفت خورخوره به معنای بسیارخوار است. گاهی به موجودی نامرئی اطلاق می‌شود که اشیاء خانه را می‌دزدد. به مترسک‌هایی که در مزارع برای ترساندن پرندگان قرار داده می‌شوند، سر خرمن می‌گویند. فاقد هرگونه ظاهر خاصی است و تصورات از این هیولا در جوامع مختلف و حتی در خانواده‌های یکسان، می‌تواند بسیار متفاوت باشد. در بسیاری از موارد، اگرچه شکل خاصی در ذهن کودک ندارد، اما تنها تجسمی بی‌شکل از ترس و وحشت را در ذهن او ایجاد می‌کند. می‌تواند در معنای استعاری خود، به شخص یا چیزی اشاره کند که دچار ترس غیرمنطقی نسبت به برخی چیزهاست. والدین غالباً برای اصلاح رفتار فرزندان خود به آنها می‌گویند که اگر شیطنت کنند، آنها را با خود خواهد برد. افسانه لولو ممکن است از اسکاتلند نشأت گرفته باشد، جایی که از چنین موجوداتی گاه با عنوان بوگل‌ها، بوگارت‌ها یا بوگرها یاد می‌شود.

لغت نامه دهخدا

لؤلؤ. [ ل ُءْ ل ُءْ ] ( ع اِ ) مروارید خُرد. مقابل دُرّ و مروارید درشت. دُرّ. گوهر. جوهر. گهر. دانه مروارید. مروارید. ( از ترجمان القرآن جرجانی ) ( منتهی الارب ). مروارید خوشاب. ( مهذب الاسماء ). مرجان ( پیش تازیان، به قول اسدی در لغت نامه ). ج، لاَّلی. و بعضی گفته اند که این کلمه اطلاق شود تنها به مروارید درشت و صغار آن را که مرجان باشد لؤلؤ نخوانند و بعضی خلاف آن گفته اند. مرواریدو آن اعم است از درّ و مرجان؛ و اللؤلوء جنس یشتمل علی نوعیه من الدر الکبار و المرجان الصغار کما قال ابوعبیدة بان الدر کبار الحب و المرجان صغاره و اللؤلوء یجمعهما. ( الجماهر للبیرونی ). فیه اربعة لغات: لؤلؤ بهمزتین، لولو بغیر همزة، و بهمز اوله دون ثانیه ( لؤلو ) و عکسه ( لولؤ ). معتدل، فی الحر و البردیفرح و یقوی القلب و الباه جداً، الشربة منه دانقان و فیه خواص کثیرة. حکیم مؤمن گوید: به فارسی مروارید و به ترکی اینجی نامند و بزرگ مقدار او مسمی به درّ است و آنچه در صدفی منحصر به یکی باشد با وجود بزرگی درّ یتیم نامند و گویند تا سه مثقال ممکن است و از خواص اوست که چون در صدف به نهایت نمو رسد باز به تدریج به تحلیل میرود، مانند ثمر نبات و بهترین او عمانی سفید مدور بزرگ است و زبون ترین او قلزمی و آنچه سیاه و ریز و مایل به سیاهی باشد و سیاه و زرد و غیر مدور و سوراخ دار او مستعمل اطبا نیست. روغن و عرق بوهای کریهه مضر او و جوشانیدن او در آب ترنج و مالیدن به سنباده رافع چرک او و رفع زردی آن و از اسراراست. در آخر دوم سرد و خشک و در تفریح قوی تر از طلا و غواص در اجزای بدن و ملطف و مقوی اعضا و رافع انواع خفقان و خوف و فزع سوداوی، و جهت اسهال مراری و دموی و ضعف جگر و گرده و امراض و بدبوئی دهان و حصاة وحرقت البول و سدد و یرقان و رفع سموم و وسواس و جنون و ربو و ذرورا، و جهت قطع سیلان اعضا و التیام زخمها، و اکتحال او جهت رمد و سلاق و ظلمت بصر و بیاض و سبل و کمته و سنون او جهت پاک کردن دندان و تقویت لثه.طلای محلول او به قول ارسطو رافع برص است در تطلیه اول و غیرمحلول او جهت جذام و جمیع آثار و فرزجه او را در منع حمل مجرب دانسته اند و نگاه داشتن او مقوی دل و در دهان داشتن او جهت ازاله غم و ضعف دل مؤثرو گویند مضر مثانه و مصلحش بسداست و قدر شربتش تا نیم مثقال و بدلش صدف سفید است و طریق حل او در طریق پنجم از دستور اول مذکور است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ معین

(اِ. ) شکل موهومی که بچه را با آن بترسانند.

فرهنگ عمید

هیکل موهوم که بچه را از آن می ترسانند، شکل مهیب، لولوخره.

فرهنگ فارسی

شکل، مهیب، هیکل موهوم که بچه رااز آن میترسانند
( اسم ) لولو: شد حلقه بگوش لولو لالا در لالایی درج لولویش. ( عطار. چا. تفضلی ۳۳۷ )
دهی از دهستان چناران حومه ارداک شهرستان مشهد.

فرهنگستان زبان و ادب

{lo-lo, lift-on lift-off} [حمل ونقل دریایی] نوعی بارگیری و تخلیه، به ویژه در کشتی های بارگُنجی، که در آن از جرثقیل برای جابه جایی بار استفاده می شود

دانشنامه عمومی

لولو (آلبوم). لِولِو ( به انگلیسی: Lulu ) آلبوم مشترک لو رید با اعضای گروه هوی متال متالیکا است که سال ۲۰۱۱ منتشر شد. آلبوم به لحاظ مفهومی برگرفته از نمایشنامه های لولوی فرانک ودکیند و مشتمل بر قطعاتی از گروه متالیکاست که کلام لورید ( که خود او سروده ) آن ها را همراهی می کند.
وقتی که کرک همت گیتاریست متالیکا در گفتگو با مجله "رولینگ استون" در مورد پروژه ضبط بعدی متالیکا گفت که "حتی مطمئن نیست این پروژه ضبط مال متالیکا باشد" خیلی ها آن را به حساب محافظه کاری های همیشگی اعضای متالیکا در بروز اخبار مربوط به خودشان دانستند، ولی با انتشار خبر غافلگیرکننده ضبط مشترک متالیکا با، عضو سابق گروه "The Velvet Underground" و یکی ازآهنگسازهای شناخته شده راک، دوباره نگاه ها معطوف به متالیکا شده است. متالیکا و رید یک البوم مشترک با نام لولو با ۱۰ قطعه برای این آلبوم در طی یک هفته همکاری در کنار یکدیگر ضبط کرده اند، ولی این درحالی است که وبسایت رسمی متالیکا متذکر شده بود که کار ساخت و آهنگسازی این آلبوم از ماهها پیش به همراه رید شروع شده بود. کار از ابتدا تا به اتمام رسیدن آن در استودیو "HQ" واقع در سانفرانسیسکو بوده
• جیمز هتفیلد – ریتم گیتار, آواز
• کرک همت – لید گیتار
• لو رید – گیتار, آواز
• رابرت تروجیلو – بیس گیتار
• لارس اولریک – درامز، پرکاشن
لولو (ایذه). لولو ( ایذه )، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان سوسن غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸۸ نفر ( ۴۷خانوار ) بوده است.
لولو (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۸۴). لولو ( انگلیسی: Lolo؛ زادهٔ ۲۲ اوت ۱۹۸۴ ) بازیکن فوتبال اهل اسپانیا است.
از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به باشگاه فوتبال رئال ساراگوسا، باشگاه فوتبال الچه، باشگاه فوتبال اوساسونا، باشگاه فوتبال مالاگا، و باشگاه فوتبال سویا اشاره کرد.
لولو (خواننده). لولو ( انگلیسی: Lulu؛ زاده ۳ نوامبر ۱۹۴۸ ) یک موسیقی دان اهل بریتانیا ( اسکاتلند ) است. وی از سال ۱۹۶۴ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
او در سال ۱۹۶۹ در مسابقه یوروویژن شرکت کرد و به طور مشترک برنده شد.
لولو (فیلم). لولو ( انگلیسی: Lolo ) فیلمی کمدی فرانسوی به کارگردانی ژولی دلپی است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. این فیلم برای اولین بار در هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمد.
لولو (فیلم ۱۹۶۲). لولو ( انگلیسی: Lulu ) یک فیلم در سبک درام و جنایی به کارگردانی رالف تیله است که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد.
• نادیا تیلر
• او. ئی. هاسه
• هیلدگارد کنف
• ماریو آدورف
• چارلز رینر
• رودولف فورستر
• لئون آسکین
• سیگهاردت راپ

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۶(بار)
مروارید. در قاموس گوید: «اَللُّلؤْلُؤُ: الدُّرُ» و در «درر» گوید: درّ به ضمّ اول لؤلؤ عظیم است یعنی مروارید درشت. مراد از آن همان مروارید است که ازدریا صید می‏شود.. از آن دو دریا مروارید و مرجان به دست می‏آید.... در باره آیه «یَخْرُجُ مِنْهُمَاالُّلؤْلُؤُوَ الْمَرجانَ» روایتی هست که در «برزخ» دیده شود. لؤلؤ مجموعا شش بار در قرآن بکار رفته یکی در باره مروارید دنیا دوبار در وصف خدمه بهشت، یکبار در وصف زنان بهشتی و دوبار در زینت اهل جنت.

ویکی واژه

از تمدن‌های ایرانی اواسط هزاره سوم تا هزاره اول پ. م. نواحی شهرهای کنونی میاندواب٬ بانه٬ سلیمانیه٬ سنندج و سرپل‌ذهاب به معنی بسیط بدین نام موسوم بودند. قبایل لولویی ظاهرا بخش وسیعی از کوهپایه‌های علیای رود دیاله تا دریاچه اورمیه را اشغال کرده بودند. در زبان‌هوری موسوم به لوّلو بودند.
لولو :(lwlw) در گویش گنابادی یعنی دستشویی داشتن، شاش، نام یک دیو باستانی که از نام آن برای ترساندن کودکان برای نرفتن به تاریکی یا فضولی نکردن استفاده میشده است، دیوی که کودکان را در جاهای خلوت و تاریک تنها گیر می آورد و میخورد.
شکل موهومی که بچه را با آن بترسانند.

جمله سازی با لولو

در دامن و جیب خرد، از لفط تولولو بر گردن و گوش سخن، از نام تو زیور
خنده ئی زد صدف لعل گشاد رشته ی لولوی خوشابش بین
تا زاده دریا چو صدف قبه بر آورد دامان گل از لعل پر از لولوی طل شد