لابی به عنوان یک مفهوم در زبان فارسی، دارای دو معنای متنوع و در عین حال مرتبط با یکدیگر است. در معنای نخست، لابی به فضایی اشاره دارد که معمولاً بین دو اتاق قرار دارد و به عنوان محلی برای نشستن و انتظار استفاده میشود. این فضا میتواند برای برقراری ارتباطات غیررسمی، دیدارهای کوتاه یا استراحتهای موقت در حین برگزاری جلسات و ملاقاتها مورد استفاده قرار گیرد. در معنای دوم، این کلمه به گروهی از افراد اشاره دارد که به صورت غیررسمی و با هدف تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها و سیاستهای مختلف در زمینههای گوناگون فعالیت میکنند. این افراد معمولاً با استفاده از روشهای مختلف، از جمله برقراری ارتباط با مسئولان، سازمانها و نهادهای دولتی، سعی در شکلدهی به روندهای سیاسی و اجتماعی دارند. فعالیتهای لابیگران میتواند شامل ارائه مشاوره، حمایت از پروژهها و طرحهای خاص و همچنین جلب توجه افکار عمومی نسبت به موضوعات خاص باشد. در واقع، این کلمه به عنوان یک ابزار مهم در عرصه سیاست و تصمیمگیری، تأثیر قابل توجهی بر روی روندهای اجتماعی و اقتصادی دارد و میتواند به عنوان یک پل ارتباطی میان افراد، گروهها و ارگانهای مختلف عمل کند. با توجه به این دو معنا، میتوان به اهمیت و تأثیرگذاری لابی در زندگی اجتماعی و سیاسی پی برد و همچنین درک کرد که این مفهوم چگونه میتواند به بهبود ارتباطات میان افراد و نهادها کمک کند.
لابی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
اصطلاحی برای شخص یا گروه فشاری با هدف تأثیرگذاری بر اقدام دولت، رواج یافته در ایالات متحده امریکا. منشاء این اصطلاح به دهۀ ۱۸۳۰ در آن کشور و اقدام کسانی باز می گردد که مایل به تأثیرگذاری بر سیاست دولت بودند و در لابی یا سرسرای ساختمان کنگره به انتظار نمایندگان منتخب می ایستادند. در نظام تحمیلگری سیاسی در انگلستان، اخبار محرمانه به شکل غیررسمی در دسترس برخی از خبرنگاران پارلمانی گذاشته می شود.
دانشنامه اسلامی
ابو (۱۱۷ بار)ل (۳۸۴۲ بار)ی (۱۰۴۴ بار)
ویکی واژه
گروه یا جریانی که تلاش میکنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد.
لابی:
جملاتی از کلمه لابی
از شیشهٔ مقصود گلابی نگرفتم وز ساغر امید شرابی نچشیدم
بلابین و بلاکش اندر اینجای که تا گردی چو عیسی عین آلای
ما ناب گلابیم، گل آلود نهایم یا همچو چراغ تیره در دود نهایم