طماع به معنای فردی است که دارای طمع و حرص زیاد است و به دنبال کسب بیشتر از آنچه که نیاز دارد، میباشد. طمع به معنای اشتیاق شدید به چیزی یا تلاش برای به دست آوردن آن است و به حرص معروف است. حرص یکی از رذایل اخلاقی محسوب میشود. در مباحث مربوط به اجتهاد و تقلید، حج، تجارت و شهادتها، به این موضوع اشاره شده است. حرص یک واژه عربی است که به معنای خواستن و تمایل شدید به چیزی میباشد. در زبان فارسی، معادلهای آن آز و زیادتجویی هستند. در احادیث و متون اخلاقی، این واژه بار معنایی منفی پیدا کرده است، در حالی که در قرآن بیشتر در معنای اصلی خود به کار رفته است. حرص یکی از رذایل اخلاقی است که انسان را به جمعآوری اموال بیشتر از نیازش ترغیب میکند. این ویژگی در روایات معصومان به شدت نکوهش شده است. بر اساس برخی از این روایات، حرص به عنوان معصیت آدم(ع) و حوا شناخته شده و مشورت با افرادی که حریص هستند، مورد سرزنش قرار گرفته است. آموزههای دینی نشان میدهند که دنیاطلبی و نادانی از عوامل اصلی حرص و زیادهخواهی هستند. همچنین، از جمله راههای درمان حرص، همنشینی با فقرا و انجام نماز معرفی شده است. در برخی روایات شیعه، زیادهخواهی در زمینه اعمال نیک مانند تفقه و جهاد مورد ستایش قرار گرفته است.
طماع
لغت نامه دهخدا
طماع. [ طَم ْ ما ] ( ع ص ) بسیارحرص. ( منتخب اللغات ). طمعکننده. ( مهذب الاسماء ). پرطمع. طمعکار: او را یعقوب جندی گفتندی، شریری طماعی نادرستی... ( تاریخ بیهقی ص 685 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) بسیار طمع کننده پر حرص.
بسیار حرص طمع کننده
ویکی واژه
جملاتی از کلمه طماع
به عشوههای پیاپی ز دلبر طماع به گریههای دمادم ز عاشق مضطر
قارون نعمت طماع گردد در بخشش تو گیرد گدایی
فقر فخری بهر آن آمد سنی تا ز طماعان گریزم در غنی