کلمه سره در زبان فارسی معانی و کاربردهای متنوعی دارد. این واژه به معنای صادق یا راست به کار میرود و به عنوان صفتی برای توصیف چیزهایی که خالص و بیپرده هستند، استفاده میشود. در شعر و ادبیات فارسی، این کلمه ممکن است به معنای فوق یا بلند نیز به کار رود. استفاده صحیح از این کلمه به عنوان اسم و صفت در جملات اهمیت دارد. توجه به ترکیب این واژه با دیگر واژهها برای انتقال درست معنا در جمله ضروری است. در متون ادبی و شعری، رعایت وزن و قافیه در به کارگیری این کلمه بسیار حائز اهمیت است. این واژه میتواند به اشکال مختلفی صرف شود. در جملات توصیفی یا ارزیابی، میتوان از این واژه برای مقایسه یا توصیف استفاده کرد. در نگارش رسمی، باید دقت شود که این کلمه در جایگاه مناسب و با دقت به معانی آن به کار رود.
سره
لغت نامه دهخدا
سره. [ س َ رَ / رِ ] ( ص، اِ ) زر رایج تمام عیار باشد و نقیض قلب است که ناسره گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ). سیم و زر قلب راناسره خوانند و پاک را سره. ( آنندراج )
فرهنگ معین
(سُ رَّ ) [ ع. سرة ] (اِ. ) ناف.
فرهنگ عمید
۲. پسندیده.
۳. پاکیزه.
۴. گزیده، برگزیده، خوب، نیکو، نغز، بی عیب: بپرسید از احوال میش و بره / نیوشنده دادش جواب سره (نظامی۶: ۱۰۶۵ ).
گودی کوچکی که روی شکم انسان است، ناف.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ناف: سلسله حب الوطن در جنبانید و داعیه مقام دی - که مسقط راس و مسقط سره بوده - در باطن ظاهر گردانید.
جملاتی از کلمه سره
سوم روز بر شد فراز دره جهان پر ز آتش شده یکسره
کشیدند پیلان به میدان رده به زر جلشان یکسره آژده
با رخ تو گر وفا بدی سره بودی حسن و وفا خود بیک هوا بنپاید