سازگاری

سازگاری

سازگاری در زیست‌شناسی به ویژگی‌ای در زیست‌شناسی اطلاق می‌شود که نقش اساسی در تاریخ زندگی یک موجود زنده دارد و در فرآیند انتخاب طبیعی حفظ و تکامل می‌یابد. این واژه می‌تواند به وضعیت کنونی سازگاری نیز اشاره داشته باشد و همچنین شامل فرآیند پویای تکامل که به سازگاری منجر می‌شود، باشد. این مفهوم با هم‌هوایی که به توانایی یک ارگانیسم در سازگاری با شرایط آب و هوایی یک محیط اشاره دارد، متفاوت است؛ زیرا هم‌هوایی نوعی خاص از این واژه در موجودات زنده به شمار می‌آید. این واژه به بقا و توانایی زیستی جانداران کمک می‌کند. همچنین این مفهوم در رایانه به معنای میزان تطابق یک مدل رایانه با دیگر رایانه‌ها یا با برنامه‌ها و دستگاه‌هایی است که به آن متصل می‌شوند. این مفهوم یکی از مهم‌ترین مسائل در تلاش برای ایجاد استانداردها به شمار می‌آید. استانداردها به نرم‌افزارها و سخت‌افزارها این امکان را می‌دهند که بدون توجه به تفاوت‌های بین شرکت‌های سازنده، به‌طور هماهنگ و یکسان عمل کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند. در زمینه سخت‌افزار، به دو معنا به کار می‌رود: اول، اینکه دو مدل مختلف رایانه تا چه حد می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند و برنامه‌های مشابهی را اجرا کنند؛ و دوم، اینکه یک قطعه سخت‌افزاری تا چه اندازه با یک استاندارد خاص مطابقت دارد. از نظر نرم‌افزاری، این واژه نشان‌دهنده میزان هماهنگی در انجام عملیات پردازشی بین رایانه و برنامه نرم‌افزاری است.

لغت نامه دهخدا

سازگاری. ( حامص مرکب ) موافقت در کارها. سازواری. ( شرفنامه منیری ) ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). رفاه ( ربنجنی ). عمل سازگار. سازگار بودن. سازندگی. سازش. وفق. وفاق. توافق. حسن سلوک. بر سر مهر بودن

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص. ) ۱ - سازش. ۲ - توافق. ۳ - هماهنگی. ۴ - قناعت.

فرهنگ عمید

۱. سازگار بودن.
۲. توافق، موافقت، هماهنگی.

فرهنگ فارسی

۱ - سازش موالفت مقابل ناسازگاری. ۲ - موافقت. ۳ - هماهنگی هم آوازی. ۴ - گوارایی. ۵ - لیاقت. ۶ - قناعت خرد سندی.

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل دریایی، حمل ونقل ریلی] ← سازگاری کالاها
{adaptation} [پزشکی، زبان شناسی] [پزشکی] تطبیق بهنجار چشم با شدت های مختلف نور [زبان شناسی] فرایند تغییرآوایی وام واژه ها درجهت منطبق شدن با نظام آوایی زبان وام گیرنده
{compatibility} [شیمی، مهندسی بسپار] حالت یا توانایی حضور دو ماده در کنار هم در یک مخلوط، بدون اثر نامطلوب
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← همخوانی

دانشنامه آزاد فارسی

سازگاری (رایانه). سازگاری (رایانه)(Compatibility)
میزان تطابق یک مدل رایانه با رایانه ای دیگر و یا با برنامه و دستگاهی که به آن رایانه وصل می شود. سازگاری مهم ترین مسئله ای است که تلاش برای ایجاد استانداردها حول آن شکل می گیرد. استانداردها موجب می شوند که نرم افزارها و سخت افزارها بتوانند بدون توجه به تفاوت شرکت های سازنده با هم به طور هماهنگ و یکسان کار کنند و اطلاعات را با هم به اشتراک بگذارند. سازگاری برای سخت افزارها به دو مفهوم به کار می رود. یکی این که دو مدل مختلف رایانه تا چه حد می توانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند و برنامه های یکسانی را اجرا کنند؛ در معنی دوم یعنی یک قطعه سخت افزاری تا چه حد با یک استاندارد خاص مطابقت دارد. از لحاظ نرم افزاری، سازگاری نشان دهنده میزان هماهنگی در انجام عملیات پردازشی بین رایانه و برنامه نرم افزاریاست. سازگاری نرم افزاری همچنین به این معنی است که برنامه ها تا چه حد می توانند با یکدیگر کار کنند و داده ها را به اشتراک بگذارند. برنامه هایی که نسخه های جدید آن ها می توانند با نسخه های قدیمی ترشان کار کنند، دارای سازگاری نزولیهستند. برنامه هایی که به نحوی طراحی می شوند که بتوانند با نسخه های بعدی و جدیدترشان کار کنند دارای سازگاری صعودیهستند.
سازگاری (زیست شناسی). سازگاری (زیست شناسی)(adaptation)
در زیست شناسی، هر ویژگی ساختاری یا عملکردی موجود زنده که امکان بقا و تولیدمثل کارآمدتر را در محیط زندگی اش فراهم کند. بیشتر سازگاری ها ارثی و نتیجۀ هزارها سال تکامل است. تصور می رود سازگاری براثر گوناگونی اتفاقی در ساختار ژنتیکی موجودات زندۀ هم سو با انتخاب طبیعی رخ داده است. وقتی گونه ها با محیط شان سازگار نباشند، منقرض می شوند. سازگاری هایی که برای کنارآمدن با تغییرات فصلی صورت می گیرند، ممکن است از موجودی به موجود دیگر متفاوت باشند. برخی گیاهان که برای بقا در زمستان به خواب می روند، ساختارهایی حفاظت شده، مانند جوانه های محکم روی سرشاخه ها، یا پیازهای زیرزمینی دارند. این ساختارها ممکن است مواد غذایی ذخیره کنند تا در بهار بعد، رشد به سرعت آغاز شود. مثلاً، هویج برای این منظور قند ذخیره می کند. برخی جانوران، مانند پرستوها مهاجرت می کنند، درحالی که سایر جانوران، مانند موش زمستان خواب، با زمستان خوابی دمای بدن و ضربان قلب خود را در طول زمستان پایین می آورند. سازگاری هایی نیز براثر تکامل جانور و تبدیل آن به شکارچی کارا نیز رخ می دهد. شکارچی ممکن است برای کشتن چشمان رو به جلو، بنیایی دقیق، بویایی قوی، پنجه ها، چنگال یا نوک داشته باشد. شکار نیز براثر تکامل سازگاری می یابد. شکار ممکن است برای افزایش میدان دید، چشمانی در طرفین، شنوایی دقیق، و حس بویایی قوی داشته باشد، به آسانی پرواز کند، شب فعال باشد، یا به راحتی خود را استتار کند. سازگاری نتیجۀ انتخاب طبیعی است. گوناگونی ارثی معمولاً در یک گونه رخ می دهد. اگر محیط تغییر یابد، مثلاً زمستان سخت تر شود، افرادی با ژن های مناسب تر برای بقا و تولیدمثل در مقایسه با دیگران، که فاقد این ژن هایند، توفیق بیشتری برای انتقال ژن ها به زاده ها دارند و بنابراین، برخی ژن ها در یک گونه فراوان تر و منجربه تغییر تکاملی می شود. درنتیجه آن گونه با محیطِ تغییریافته بهتر سازگار می شود.
پیامدهای سازگاری. سازگاری، افرادی پدید می آورد که خصوصیات ژنتیکی شان موجب می شود بقا و تولیدمثل کارآمدتری داشته باشند. پنجه های پرده دار اردک یا سمور آبی سازگاری هایی برای زندگی در آب اند و جانور به سبب آن ها بهتر شنا می کند. در فیزیولوژی، سازگاری در اندام های حسی زمانی رخ می دهد که حساسیت آن اندام در پاسخ به تغییرات محیطی تغییر یابد. افزایش اندازه مردمک چشم برای گرفتن نور بیشتر در شب از این جمله است.

جملاتی از کلمه سازگاری

نشاید بر کسی کرد استواری که ننموده است با کس سازگاری
در هر چه از اعتدال یاری است انجامِشِ آن به سازگاری است
بدن انسان توانایی سازگاری با شرایط اقلیمی جدید را دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم