واژه خواری در زبان فارسی به معنای تحقیر، ذلت، یا کاهش ارزش و مقام است. خواری یا خوار شمردن، نوعی واکنش به نقض استانداردهای اجتماعی است. به عبارت دیگر، خواری ناشی از ارزیابی منفی دیگران یا رفتارهای آن‌ها می‌باشد. پاول اکمن، روانشناس آمریکایی، در مطالعات خود، خواری را به عنوان یکی از شش هیجان پایه در نظر نگرفته و آن را ترکیبی از هیجان‌های پایه، مانند نفرت و خشم، می‌داند. همچنین این واژه نام یک روستای واقع در سوریه است که در ناحیه سراقب قرار دارد. جمعیت این روستا ۹۳۷ نفر می‌باشد.
خواری
لغت نامه دهخدا
خواری. [ خوا / خا ] ( حامص ) پریشانی. حقارت. پستی.( ناظم الاطباء ). ذُل. ذِلّت. هَوان. هَون. مَذَلّت.ذِلْذِل. ذِلْذِلة. مقابل عز. خزی. حُقْریّت. حَقر.مَحْقَرة. زبونی. ( یادداشت بخط مؤلف )
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] خوار بودن.
فرهنگ فارسی
منسوب به خوار که شهریست در هیجده فرسخی ری و جمعی از علمائ باین خاک منسوبند.
جملاتی از کلمه خواری
از کبر نگاه کرد رویت در چشمهٔ خور به چشم خواری
من نه عزت خواهم و نه خواریی کاش در عجز خودم بگذاریی
چه دلها کز آسیب غم کرد خورد چه سرها که در خاک خواری سپرد