یکپارچه

در یک جامعه یکپارچه، هر فرد به عنوان یک جزء حیاتی از یک کل بزرگتر عمل می‌کند. این یکپارچگی نه تنها به همبستگی و همدلی میان مردم کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که ایده‌ ها و خلاقیت‌ ها به شکلی هماهنگ و هماهنگ با یکدیگر ترکیب شوند. تصور کنید که هر فرد مانند یک نت در یک سمفونی است؛ وقتی همه نت‌ ها به درستی و به صورت یکپارچه با هم نواخته شوند، موسیقی زیبا و دلنشینی خلق می‌شود که می‌تواند روح انسان را جلا دهد. در چنین جامعه‌ ای، هر چالش به فرصتی برای رشد تبدیل می‌شود و هر موفقیت، جشن مشترکی برای همه است. این یکپارچگی، نه تنها در زندگی روزمره، بلکه در مواجهه با بحران‌ ها و مشکلات نیز به وضوح نمایان می‌شود. وقتی افراد با هم متحد شوند، می‌توانند بر هر مانعی غلبه کنند و به سوی آینده‌ای روشن‌ تر و امیدوار کننده‌ تر حرکت کنند. در واقع، یکپارچگی به معنای درست، تمام و کامل بودن است؛ یعنی همه ما در کنار هم می‌توانیم دنیایی بهتر بسازیم.

لغت نامه دهخدا

یکپارچه. [ی َ / ی ِ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) یک پاره. یک لخت. یک تخته.( یادداشت مؤلف ). یک قطعه. یک جزء. رجوع یه یک پاره شود. || جامد. صلب. || کلان. || ( ق مرکب ) یک بارگی و یک دفعه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~. چِ ) (ص. ) درست، تمام، کامل.

فرهنگ عمید

۱. یک تخته، فاقد شکاف یا فاصله: دیوار را آینه ای یکپارچه پوشانده بود.
۲. (قید ) [مجاز] همگی، به تمامی: مردم یکپارچه شعار می دادند.

فرهنگ فارسی

یک یاره یک لخت یک تخته

فرهنگستان زبان و ادب

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← یکپارچه شده

ویکی واژه

درست، تمام، کامل.

جملاتی از کلمه یکپارچه

صنعت رسانه در سال‌های اخیر کوورسازی شده تر و یکپارچه‌تر شده‌است. و آنچه کمتر مورد آن اطمینان داریم، پسایند این روند برای عملیات صنعت رسانه ای و فهم ما از آن‌ها است. عموماً دو مکتب فکری درمورد این مسئله وجود دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم