یک طرفه

لغت نامه دهخدا

یک طرفه. [ ی َ / ی ِ طَ رَ ف َ / ف ِ ]( ص نسبی ) منسوب به یک طرف. یک سویه. || دراصطلاح راهنمایی رانندگی، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وسایط نقلیه تنها از یک سو حق ورود بدان دارند وورود از طرف مقابل ممنوع است. || از یک جهت. که فقط رعایت یک طرف شده باشد. که به سود یا به زیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یک طرفه نباید کرد.
- یک طرفه کردن کار خود را؛ آن را تسویه کردن. حل و فصل آن به طور قطع.

فرهنگ معین

( ~. طَ رَ ف ) [ فا - ع. ] (ص مر. ) ۱ - از یک جهت، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر. ۲ - خیابانی که فقط از یک سوی آن می توان رفت.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- ازیک جهت که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگرکه بسود یا بزیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یکطرفه نباید کرد. ۲- که تنهااز یک طرف آن توان داخل شد: خیابان یکطرفه.

ویکی واژه

از یک جهت، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر.
خیابانی که فقط از یک سوی آن می‌توان رفت.

جمله سازی با یک طرفه

یک طرفه عصاست موسی این رمه را یک لقمه کند چو بفکند این همه را
مفتقر رقت دل می طلب و لطف عمل تا که چون غنچه شوی باز به یک طرفه نسیم
امید است که تا جهان است خدای جهان عزشانه، سایه این جهانبان را بر مفارق جهانیان پاینده دارد و یک طرفه العین این بنده ضعیف را بی شمول عنایت و شکوه حمایت خدام آن آستان باقی نگذارد و یرحم الله عبدا قال آمینا
ارجاع یک طرفه آن است که برای کلیه مطالب مورد جستجو باید به کلمهٔ داده شده نگاه کرد.
برداشتن یک بیضه (گاهی وقت‌ها به نام اخته کردن یک طرفه نام برده می‌شود) غالباً در دنیای مدرن فقط به دلایل پزشکی انجام می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چهارپایان
چهارپایان
با دقت
با دقت
چیست
چیست
فال امروز
فال امروز