گیل

گیل

گیل یک گروه قومی ایرانی‌تبار ساکن در کرانه‌های جنوب غربی دریای مازندران هستند که از نسل قوم باستانی گلای می‌باشند. این قوم در سرزمین گيلان و به‌صورت اقلیت در استان‌های مازندران، تهران، البرز و قزوین زندگی می‌کنند. این طایفه به زبان گيلکی سخن می‌گویند که یکی از زبان‌های هندواروپایی و از زیرمجموعه زبان‌های شمال غربی ایرانی است.

محل سکونت

محل سکونت آن‌ها از غرب به رضوانشهر، از شرق به تنکابن، از شمال به دریای خزر و از جنوب به الموت و طالقان می‌رسد. این مناطق به عنوان سرزمین اصلی گیل‌ها شناخته می‌شوند.

همجواری با دیگر اقوام

گیل‌ها از شرق با مردم طبری یا مازندرانی‌ها، از غرب با تالش‌ها و از جنوب با تات‌ها همجوار هستند. این همجواری فرهنگی و زبانی، تأثیرات متقابلی بر زندگی اجتماعی و فرهنگی این اقوام داشته است.

جمعیت

بر اساس برآوردهای اتنولوگ در سال ۲۰۲۱، جمعیت آن‌ها حدود ۴/۶۰۰/۰۰۰ نفر، معادل چهار میلیون و ششصد هزار نفر تخمین زده شده است.

فرهنگ و آداب و رسوم

گیل‌ها دارای فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود هستند که شامل موسیقی، رقص، لباس‌های محلی و سنت‌های غذایی می‌شود. این ویژگی‌ها به غنای فرهنگی منطقه گيلان و دیگر استان‌های همجوار افزوده است.

فرهنگ فارسی

نام کسی است که کشتی های ایران را در مراجعت از یونان که دچار طوفان شده بود نجات داد و نزد داریوش اول آورد.
این گیلانشاه ملقب به گاو باره سر سلسله ملوک گاو باره باشد.

فرهنگ اسم ها

اسم: گیل (پسر) (گیلکی) (تلفظ: gil) (فارسی: گيل) (انگلیسی: gil)
معنی: نام طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند، مجموعه ی طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند، ( اَعلام ) نام پسر گیلانشاه، ملقب به گاوباره سر سلسله ی ملوک گاوباره، و نام کسی است که کشتی های ایران را [در مراجعت از یونان] که دچار طوفان شده بودند نجات داد و نزد داریوش اول آورد
گیل

جملاتی از کلمه گیل

به گیلان درآمد به کردار ابر بدانسان که در بیشه آید هژبر
زهی ز عدل تو گسگر نمونه ای از مصر زهی ز خلق تو گیلان نشانه ای ز ختن
که شاها کسی جنگ گیلان نکرد که آن جایگه نیست جای نبرد
براساس گزارش آفتاب نیوز در ۲۳ شهریور ۱۳۹۳ اعلام شد سیستان و بلوچستان جوان‌ترین و گیلان پیرترین استان شده‌اند.
هم وثاقی بود مان در اردبیل این حکایت باز گفت از اهل گیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم