گوناگون

گوناگون به معنای متنوع، مختلف یا چندگانه است. این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها، افراد یا ویژگی‌ها از یکدیگر متفاوت و دارای تنوع هستند.

در زبان و ادبیات واژه گوناگون به توصیف اشیاء یا مفاهیم مختلف و متنوع به کار می‌رود.

در زیست‌شناسی، تنوع زیستی (بایودایورسیتی) به گوناگونی گونه‌ها و اکوسیستم‌ها اشاره دارد.

از طرفی دیگر گوناگونی فرهنگی به وجود فرهنگ‌ها، زبان‌ها و آداب و رسوم مختلف در یک جامعه گفته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

گوناگون. ( ص مرکب ) مرکب از گون + الف + گون، بمعنی گونه گونه. جوراجور. از لون دیگر. جنس به جنس. انواع. ( برهان قاطع ). اقسام. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). مختلف از هر قبیل. ( ناظم الاطباء ). متنوع. نوع به نوع. از چند نوع. رنگارنگ: مردمان [ بلوچان ] بسیار بودند و پناخسرو ایشان را بکشت به حیلتهای گوناگون. ( حدود العالم ). از آنجا [ از ناحیت تخس ] مشک و مویهای گوناگون خیزد. ( حدود العالم ).

فرهنگ معین

(ص مر. ) رنگارنگ، مختلف.

فرهنگ عمید

رنگارنگ، رنگ به رنگ، جور به جور.

فرهنگ فارسی

رنگارنگ، رنگ برنگ، جوربجور، گونه گونه وگونه گون نیزمیگویند
۱ - گونه گونه رنگارنگ. ۲ - مختلف متعدد بانواع و اقسام: و چون خوانسالاران خوانها نهاده و سماطها کشیده اطعم. گوناگون از حد چند و چون بیرون... توضیح بهمین معنی گاه بصورت قید اید: هر روز هزار بار چون بوقلمون می گرداند عشق توام گوناگون. ( عطار )
بوته خاری است که در کوهستان و جاهای کم هیزم سوختنی است.

جملاتی از کلمه گوناگون

روزنامه در چهار صفحه با قطع وزیری بزرگ چاپ می‌شد و سه شماره اول آن فقط به سخنرانی‌های سید جمال‌الدین اختصاص داشت ولی در شماره‌های بعدی مطالب گوناگون اجتماعی نوشته می‌شد.
ز بس بدایع نقش و نگار گوناگون بهار خانهٔ چین است و صورت ارژنگ
آن سان که ستاره در سما افزون است در روی زمین حادثه گوناگون است
باغ و راغ از بوی گوناگون و نقش گونه گون این بسان تبت است و آن بسان شوشتر
اعتراضات ۱۳۹۶ ایران شامل تجمع‌ها و اعتراضات گوناگون در ایران است که در سال ۱۳۹۶ رخ داده‌اند.
در زمان پس از حمله اعراب، لغت قومی‌کرد برای تیره‌های قبایل گوناگون ایرانی‌تبار و ایرانی‌شده بکار می‌رفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم