معنای لغوی و کاربرد اصلی
کلمه «گریبان» در زبان فارسی به بخشی از لباس اطلاق میشود که اطراف گردن را میپوشاند؛ معادلهای آن در زبانهای دیگر عبارتند از «یقه» یا «یخه» در فارسی و «collar» یا «neck» در انگلیسی. این بخش از لباس، بهویژه در پیراهنها و کتها، برای محافظت از گردن و شانهها طراحی شده است.
کاربردهای استعاری و ترکیبات
در زبان فارسی، این واژه علاوه بر معنای اصلی، در ترکیبات و عبارات مختلف بهکار میرود. برای مثال، عبارت «دست از گریبان کسی برداشتن» به معنای رها کردن کسی است. همچنین، «از یک گریبان سر بیرون آوردن» به معنای با یکدیگر توأم بودن یا ملازم همدیگر بودن است. این ترکیبات نشاندهنده کاربرد استعاری این کلمه در زبان فارسی است.
برداشت فرهنگی و معنایی
در فرهنگ فارسی، این کلمه نمادی از محدودیت، مسئولیت یا وضعیتهایی است که نمیتوان به سادگی از آنها فرار کرد. این کلمه در متون ادبی و روزمره بهعنوان نشانهای از نزدیکی، فشار یا مسئولیتی که شخص را تحت تاثیر قرار میدهد، بهکار میرود. برای مثال، در شعر سعدی آمده است: «گویند بدار دستش از دامن تا دست بدارد از گریبانم»، که اشاره به رها کردن کسی دارد.