خدا گرفته

لغت نامه دهخدا

خدا گرفته. [ خ ُ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) گرفته خداوند. آن کس که خدای از او ستده باشد و مراد از آن کسی است که ببلای بد دچار آمده است. کسی که حوادث عالم با او سر ناسازگاری دارد. بخت برگشته. بدبخت: فلانی آنقدر بد می آورد که مثل آن است خدا گرفته باشد. آدم خداگرفته هر کاری بکند غیر آنچه باید واقع میشود. آدم با آدم خداگرفته معامله کند او هم بدآور میشود.

فرهنگ فارسی

گرفته خداوند بخت برگشته

جمله سازی با خدا گرفته

پس اين طائفه كه گفتيم ايمان داشته اند، ولىعمل صالح نكرده اند، آنهايند كه عهدى از خدا گرفته بودند، و بخاطراعمال بدشان داخل جهنم ميشوند، بخاطر داشتن عهد،مشمول شفاعت شده، از آتش نجات مى يابند.
1- معبود بايد هم رازق باشد و هم قادر، ولى شركائى كه شما براى خدا گرفته ايدهيچكدام را ندارند. ( يعبدون...مالايملك )
( هل من شركائكم من يبداء الخلق ثمّ يعيده ) (45)؛ آيا از شركايىكه براى خدا گرفته ايدم كسى هست كه بيافريند و سپس آنرا برگرداند؟
اين جمله مى خواهد بفرمايد: اين گروه با ياسى كه از ناحيهاعمال خودشان دارند، از شفاعت خدايانى هم كه در دنيا شريك خدا گرفته بودند، و بهآن اميد، آنها را مى پرستيدند، و مى گفتند: (هولاء شفعاونا عند الله - اينها شفيعان ما،نزد خدايند)، مايوس ‍ خواهند شد، و عبادت بت ها را پنهان خواهند كرد (و كانوابشركائهم كافرين - پرستشى را كه نسبت به شركاء داشتند پنهان مى كنند)، چونكلمه (كافرين ) به معناى (ساترين ) است.

و از ابو هريره از آن جناب روايت كرده كه مقصود از محافظت بر عهد، محافظت بر نمازهاى پنجگانه است، البته در اين بين روايات ديگرى از طرق عامه و خاصه قريب به همين روايات رسيده كه از مجموع آنها استفاده مى شود: عهدى كه از نزد خدا گرفته شده،عبارت است از اعتقاد حق يا عمل صالح، كه روز قيامت مؤ من را نجات مى دهد، و آنچه درروايات متفرقه آمده از باب ذكر مصداق است.

2 غير خدا، هر كه باشد، (دون الله )، مخلوق وبنده ى خداست. (عبادى ) چگونه مخلوق را به جاى خدا گرفته اند؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو