صدای کلنگی که در هنگام حفاری یا نقبزنی به گوش میرسد، نمادی از تلاش و کوشش پیوسته است. این صدا نه تنها نشانهای از کار فیزیکی است، بلکه یادآور آن است که هر پیشرفت و موفقیتی به تدریج و با صبر به دست میآید. به نوعی میتوان گفت که این فرآیند، همانند ریگهای روانی است که به آرامی در بستر یک رودخانه جابجا میشوند. در گذشته، این ریگها به عنوان یک نشانه از تغییر و تحول در طبیعت شناخته میشدند. به همین ترتیب، در زندگی ما نیز تغییرات و پیشرفتها به آهستگی و به مرور زمان شکل میگیرند. همواره باید به یاد داشته باشیم که هر گام کوچک، میتواند به یک دستاورد بزرگ منجر شود.
کم کم
لغت نامه دهخدا
به چارپاره زنگی به باد هرزه دزد
به بانگ زنگل ِ نبّاش و کم کم نقاب.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 56 ).گنج پرورده فقرند و کم کم شده لیک
کم کم کنج سراپرده بالا شنوند.خاقانی ( از انجمن آرا ). || آواز کفش.( آنندراج ) ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ فارسی معین ). || صدای در و مانند آن. ( فرهنگ رشیدی ). صدای در. ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). || صدای شمردن زر را نیز گفته اند و آن را کم کم آفتاب خوانند.( برهان ).
- کم کم آفتاب؛ صدای شمردن زر. ( ناظم الاطباء ). صدای شمردن زر. ( آنندراج ). صدای شمردن پول ( زر وسیم ). ( فرهنگ فارسی معین ).
کم کم. [ ک ُک ُ ] ( اِ ) زعفران. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اسم هندی زعفران است. ( فهرست مخزن الادویه ). || ریگ روان. ( از برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بمعنی ریگستان معرب قم گویند و معروف است. ( آنندراج ). || قمقمه و کوزه و ابریق. ( ناظم الاطباء ). آفتابه. فارسی است و قمقم نوعی آوند معرب آن است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): قمقم،سبو و کم کم که آوندی است معرب است. ( منتهی الارب ).، کمکم. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) بلادی است در اول ساحل دریا متصل به ارض چین و از قلمرو بلهر است. ( از اخبار الصین و الهند ص 12 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. صدای کلنگ چاه کن هنگام چاه کندن یا نقب زدن.
۲. (اسم ) [قدیمی] ریگ روان.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
مربوط به کم، یواشیواش، آهستهآهسته.
ریگ روان.
جمله سازی با کم کم
تو نیز اکنون نکن محکم کمانی به دل یاد آر مهر سالیانی
پندم چه دهی؟نخست خود را محکم کمری ز پند بربند
کاتبی آویخت دو محکم کمان کامده در قبضه رستم کم آن