کدورت

کدورت

کدورت به معنای عدم شفافیت یا زلالی است و به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی واضح و روشن نیست. این واژه در زبان فارسی چندین کاربرد مختلف دارد:

کدورت در آب: در علم شیمی و محیط زیست، این اصطلاح به عدم شفافیت آب یا مایعات دیگر اشاره دارد که به دلیل وجود ذرات معلق یا آلودگی در آب ایجاد می‌شود. آب کدر به آب‌هایی گفته می‌شود که نور از آنها نمی‌تواند براحتی عبور کند و نشان‌دهنده کیفیت پایین آب است.

کدورت در روابط انسانی: در روابط بین افراد وجود تنش، سوءتفاهم یا عدم وضوح در ارتباطات باعث می‌شود دو نفر با یکدیگر دچار کدورت شوند و بین آن‌ها احساسات منفی، دلخوری یا عدم تفاهم به وجود آید.

کدورت در احساسات: در ادبیات و شعر، این واژه می‌تواند به معنای احساس غم، اندوه یا دل‌تنگی نیز به کار رود. این حالت می‌تواند به احساساتی اشاره داشته باشد که باعث می‌شود فرد نتواند به راحتی شاد و خوشحال باشد.

لغت نامه دهخدا

کدورت. [ ک ُ رَ ] ( ع اِمص ) کدورة. تیرگی و آلودگی و ناپاکی آب. ( ناظم الاطباء ). آلودگی و ناپاکی.مقابل صفا و صفوت. ( فرهنگ فارسی معین )

فرهنگ معین

(کُ رَ ) [ ع. کدورة ] (اِمص. )۱ - تیرگی، سیاهی. ۲ - دلتنگی.

فرهنگ عمید

۱. دلتنگی، رنجش، آزردگی.
۲. [قدیمی] تیره شدن.
۳. [قدیمی] تیرگی.

فرهنگ فارسی

تیره شدن، تیرگی، دلتنگی
( اسم ) ۱ - تیرگی تاریکی: [ همی شد روشن از رنگ کدورت هوای باختر از نور خاور ]. ( روزنه شیبانی ) ۲ - آلودگی نا پاکی مقابل صفا صفوت: [ کدورت روز زل شهادت آنرا تیره نگرداند ]. ۳ - مل ملت جمع: کدورات: [ کدورت از دل حافظ نبرد صحبت دوست صفای همت پاکان و پاکدینا بین ]. ( حافظ )

جملاتی از کلمه کدورت

تا نوا های جهان ساز کدورت نشود چون کری رهگذر گوش گرفتن دارد
پیر مغان اگر ندهد رخصت شراب صائب چگونه رفع کدورت کند کسی؟
بیدار گشت سبزه خوابیده از سحاب از می علاج زنگ کدورت نمی‌شود
آدولف هیتلر ظاهراً به دلیل کدورتی که از دوران کودکی از برادرش داشته است، هیچ نامی از وی در کتابش (نبرد من) نیاورده است. آن دو پس از به قدرت رسیدن هیتلر به ندرت با هم ملاقات داشته‌اند.
این جنگ پاسخ به کدورتی بود که پس از انقلاب مکزیک میان ایالات متحده و مکزیک به وجود آمده بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم