کاهنده

این واژه در زبان فارسی به چیزهایی اشاره دارد که موجب کاهش یا نقصان در مقادیر، شدت‌ها یا وضعیت‌ها می‌شوند و بسته به زمینه، معانی مختلفی دارد.

معانی مختلف کلمه

کاهش‌دهنده: در این معنا، کاهنده به چیزی اطلاق می‌شود که باعث کاهش مقدار یا شدت یک چیز می‌شود. به عنوان مثال، می‌توان گفت که یک دارو می‌تواند به عنوان کاهنده درد عمل کند.

کاهش‌یابنده: این معنی به حالتی اشاره دارد که چیزی در حال کم شدن یا کاهش است. به عنوان مثال، می‌توان گفت که قیمت‌ها در حال کاهش هستند و به این ترتیب می‌توان از این کلمه به عنوان صفتی برای توصیف این کاهش استفاده کرد.

ناپایدار: در این معنا، کاهنده به چیزی اشاره دارد که در حال مرگ یا ناپایداری است. این مفهوم در متون ادبی یا فلسفی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در علم شیمی: کاهنده به ماده‌ای اطلاق می‌شود که در واکنش‌های شیمیایی الکترون به عناصر یا ترکیب‌ها می‌دهد و بدین ترتیب از ظرفیت مثبت آن‌ها می‌کاهد. این مفهوم در واکنش‌های اکسیداسیون و کاهش (redox) بسیار مهم است.

لغت نامه دهخدا

کاهنده. [ هََ دَ / دِ ] ( نف ) کم گرداننده. کم کننده و نقصان دهنده:
به مردی فزاینده عز مؤمن
به شمشیر کاهنده کفر کافر.فرخی سیستانی. || کم شونده. رو به کاهش گذارنده:
گر فزونی نپذیرد جز کاهنده
چه همی بایدت این چونین افزونی.ناصرخسرو. || میرنده. مردنی. ناپایدار:
همه دانش او راست ما بنده ایم
که کاهنده و هم فزاینده ایم.فردوسی.رجوع به کاهش شود.

فرهنگ عمید

کم کننده.

فرهنگ فارسی

کم گرداننده کم کننده

فرهنگستان زبان و ادب

{reductant} [شیمی، مهندسی بسپار] ماده ای که به عنصر یا ترکیب الکترون دهد و بدین ترتیب از ظرفیت مثبت آن بکاهد

جملاتی از کلمه کاهنده

فزون کننده و کاهنده قمر به مرور ره حساب شهور و سنین به خلق نما
همه دانش اوراست ما بنده‌ایم که کاهنده و هم فزاینده‌ایم
مه گوشه نشین زان داغ جان کاه همی بود از درون، کاهنده چون ماه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان فال اعداد فال اعداد