کارآمدن

این اصطلاح در زبان فارسی معانی متنوعی دارد که بسته به زمینه و نحوه استفاده، مفهوم متفاوتی پیدا می‌کند. در ادامه، معانی مختلف این واژه توضیح داده شده است:

شایسته بودن: کارآمدن به معنای شایسته بودن و توانایی داشتن برای انجام کاری است. در این معنا، واژه به قابلیت‌ها و مهارت‌های فرد در انجام وظایف یا مسئولیت‌ها اشاره دارد.

سر و کار داشتن: گاهی کارآمدن به معنای درگیر شدن یا ارتباط داشتن با چیزی یا کسی است. این معنا معمولاً در زمینه تعامل یا ارتباطات به کار می‌رود.

مفید بودن؛ خدمت کردن: در برخی موارد، کارآمدن به معنای مفید بودن یا خدمت کردن به کار می‌رود. این معنا بیشتر در توصیف نقش یا عملکرد مثبت کسی یا چیزی استفاده می‌شود.

شغلی پیش آمدن؛ واقعه‌ای اتفاق افتادن: کارآمدن می‌تواند به معنای پیش آمدن یک شغل، فرصت یا اتفاقی باشد. این معنا بیشتر در زمینه پیشامدها یا رویدادهای زندگی به کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

( کار آمدن ) کار آمدن. [ م َ دَ ]( مص مرکب ) درخور بودن. سر و کار داشتن

فرهنگ معین

( کارآمدن ) (مَ دَ ) (مص ل. ) شایسته بودن، سر و کار داشتن.

فرهنگ فارسی

( کار آمدن ) در خور بودن سر و کار داشتن

ویکی واژه

شایسته بودن، سر و کار داشتن.

جملاتی از کلمه کارآمدن

در همین سال‌ها حکیم‌الملک همراه با علی‌اکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش و محمد تدین در تأسیس حزب تجدد همکاری کرد. در انتخابات مجلس چهارم به نمایندگی از تهران برگزیده شد اما کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و روی کار آمدن دولت سید ضیاءالدین طباطبایی تشکیل مجلس را متوقف کرد. عوامل کودتا حکیم الملک را دستگیر و چندی بازداشت کردند. با سقوط کابینه سیدضیاء و روی کارآمدن قوام السلطنه، مجلس گشوده شده و حکیم الملک به مجلس رفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال کارت فال کارت