در یک کارگاه فلز کاری قدیمی، صدای تق تق به گوش میرسید. استاد کارگاه با دقت و مهارت، قطعهای از آهن را زیر ضربات چکش شکل میداد. هر بار که این ابزار به سطح فلز میخورد، جرقههایی از آن پرتاب میشد و نور خیره کنندهای در فضا پخش میکرد. کارگران دیگر نیز به دقت به حرکات او نگاه میکردند و از تکنیک هایش یاد میگرفتند. چکش، ابزاری ساده اما قدرتمند بود که میتوانست آهن را به شکل های مختلف درآورد و زندگی جدیدی به آن ببخشد. استاد با هر ضربه، نه تنها فلز را شکل میداد، بلکه داستانی از تلاش و هنر را نیز روایت میکرد. او به شاگردانش میآموخت که چکش تنها یک ابزار نیست، بلکه نمادی از اراده و خلاقیت در دستان هنرمند است. در پایان روز، کارگاه پر از قطعات زیبا و منحصر به فرد بود که همه نتیجهی تلاش و هنر استاد و چکشاش بود.

چکش
لغت نامه دهخدا
چکش. [ چ َ ک ُ / چ َک ْ ک ُ ] ( اِ ) افزاری باشد زرگران و مسگران و آهنگران را و به عربی مطرقه خوانند. ( برهان ). ابزاری بود زرگران و آهنگران را و آن را بعربی مطرقه گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). دست افزاری است آهنگران را که بدان آهن را میکوبند. ( از غیاث ). مطرقه و افزاری آهنین مر زرگران و مسگران و آهنگران راکه دسته چوبین دارد. ( ناظم الاطباء ). چَکﱡش در تداول امروزی. خایسک. چاکوچ. چکوچ. چَکّوش. ( در اصطلاح روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه )
فرهنگ معین

جملاتی از کلمه چکش
مشهورترین محصول این شرکت چکشهای زمینشناسی آن است که زمین شناسان در تمام دنیا از آن استفاده میکنند.
با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را چون کوهکنی هر روز با تیشه نباید کرد
یکی از روشهای اثبات شده برای بهبود خواص، چکش زنی است. روش هایفیت نیز یکی از اقسام روشهای چکش زنی است که با استفاده از یک وسیله نسبتاً ساده، انجام میپذیرد.
هر ناکس و کس تا چند پای تو نهد دربند با مشت چکش مانند پشت همه کس بشکن
پوستش با داس برکن با چکش مغزش بکوب هر توانگر را که با ما قلب قلبش صاف نیست
سرعت اگرچه برای سنگشکن عامل بسیار مهمی است اما مقدار خوراک برای آسیاب را محدود میکند. هم چنین در هر ماشین تعداد ردیف چکشهای به کاررفته در ظرفیت ماشین مؤثر است. به بیان واضح تر برای هر ترکیبی از سرعت، اندازه خوراک و تعداد ردیف چکشها محدودیت مشخصی برای مقدار مادهای که آسیاب دریافت میکند، وجود دارد.