چل کلید

لغت نامه دهخدا

چل کلید. [ چ ِ ک ِ ] ( ص مرکب ) صفت جامی که درویشان با خود دارند. جام چل کلید.

فرهنگ معین

(چِ. کِ ) (ص مر. ) = چهل کلید، صفت جامی که درویشان با خود دارند.

فرهنگ عمید

=چهل کلید

فرهنگ فارسی

( صفت ) صفت جامی که درویشان با خود دارند.

ویکی واژه

چهل کلید؛ صفت جامی که درویشان با خود دارند.

جمله سازی با چل کلید

ز بس انگشت کز دریا پدید است صدف گفتی که طاس چل کلید است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت