پنجره

پنجره

این کلمه در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که به شرح زیر است:

در ساختمان: پنجره‌ها اجزای کلیدی در طراحی و ساخت ساختمان‌ها هستند که به عنوان نقاط ورودی نور طبیعی و هوا به فضاهای داخلی عمل می‌کنند. آن‌ها می‌توانند با انواع قاب‌ها و شیشه‌ها ساخته شوند و طراحی آن‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر زیبایی‌شناسی و عملکرد ساختمان داشته باشد. همچنین، آن‌ها می‌توانند به تهویه طبیعی کمک کنند و به کاهش مصرف انرژی در ساختمان‌ها کمک نمایند.

هر چیز مشبک: این معنا به هر نوع ساختار یا شیء اشاره دارد که دارای الگوی مشبک یا شبکه‌ای باشد. این نوع طراحی می‌تواند در معماری، دکوراسیون، و حتی در طبیعت دیده شود. اشیاء مشبک معمولاً از مواد مختلفی مانند چوب، فلز یا پلاستیک ساخته می‌شوند و می‌توانند به عنوان عناصر تزئینی یا کاربردی مورد استفاده قرار گیرند. طراحی مشبک می‌تواند به ایجاد حس سبکی و شفافیت در فضا کمک کند و در عین حال عملکردهای خاصی را نیز ارائه دهد.

در رایانه: در دنیای فناوری اطلاعات، پنجره‌ها به نواحی مستطیلی در نرم‌افزارهای کاربردی اشاره دارند که اطلاعات و ابزارهای مختلف را به کاربر نمایش می‌دهند. هر پنجره می‌تواند شامل دکمه‌ها، نوار ابزار و منوها باشد که به کاربر امکان می‌دهد با برنامه تعامل کند. وجود آن‌ها در رابط‌های کاربری گرافیکی (GUI) به کاربران اجازه می‌دهد به راحتی بین برنامه‌های مختلف جابجا شوند و چندین وظیفه را به طور همزمان انجام دهند.

در موسیقی: در سازهای بادی مانند نای یا فلوت، پنجره به روزنی اشاره دارد که هوا از آن عبور کرده و با برخورد به لبه تیز آن، صدا تولید می‌شود. این روزن‌ها به نوازنده این امکان را می‌دهند که با تغییر فشار و جهت وزش هوا، نت‌های مختلفی را ایجاد کند. طراحی و ابعاد این روزن‌ها تأثیر زیادی بر کیفیت و نوع صدای تولید شده دارند و نوازندگان می‌توانند با استفاده از تکنیک‌های مختلف، صداهای متنوعی را از ساز خود به تولید برسانند.

لغت نامه دهخدا

پنجره. [ پ َ ج َ رَ / رِ ] ( اِ ) دریچه ای بود در دیوار که به بیرون نگرند. ( لغت نامه اسدی نسخه نخجوانی ). آنچه در بعضی عمارات مشبک سازند. ( غیاث اللغات ). دریچه ای بود مشبک. مشبکی باشد که در سرایها بر دریچه ها نهند. ( صحاح الفرس ). بالگانه ( حاشیه لغت نامه اسدی نسخه نخجوانی ).

فرهنگ معین

(پَ جِ رِ ) (اِ. ) ساختاری در دیوار اتاق، ساختمان یا وسیلة نقلیه برای وارد شدن روشنایی، هوا یا هر دو و دیده شدن قضای بیرون یا درون.

فرهنگ عمید

۱. دریچه.
۲. دریچۀ مشبک و سوراخ سوراخ آهنی یا چوبی که در دیوار اتاق یا جای دیگر کار بگذارند.

فرهنگ فارسی

دریچه، سوراخ آهنی یاچوبی که دردیوارکاربگذارند
( اسم ) ۱- دریچه ای بود در دیوار که ببیرون نگرند مشبکی باشد که در سرایها بر دریچها نهند. ۲- هر چه مشبک باشد. ۳- تنک. آهنی پر سوراخ. ۴- دیدهبان کشتی. ۵- خان. چوبین که برای درندگان و طیور سازند قفص قفس. یا پنجر. لاجورد. آسمان. یا مثل پنجره. مشبک شبکه دریچه دار مغربل.

فرهنگستان زبان و ادب

{window} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] محدوده ای مستطیل شکل در پرده که نمایندۀ کار معینی است
{window , labium, mouth} [موسیقی] روزنی در برخی نای ها که در آن ها هوای عبوری از سرِ مجرای هوا با برخورد به لبۀ تیز روزن، صدا تولید می شود

جمله سازی با پنجره

💡 چو پنجره همه چشمند و جمله گوش چو در چو پیش طره زیاد و چو حلقه هرزه درا

💡 از پنجره تمام نگاه کن به بوستان کان خانهٔ مقام تو را نیست پنجره

💡 از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به پنجره‌های باز، پیانوی بزرگ، چراغ‌های قرمز و جرایم زمانی اشاره کرد.

پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز