پرستش

پرستش

پرستیدن یا پرستش از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول پیشوند پر به معنای پیرامون و دور و بخش دوم استادن به معنای ایستادن است. بنابراین، پرستیدن به معنای ایستادن در اطراف چیزی است. عبادت معادل عربی پرستش، از ریشه عَبَدَ به معنای پرستش و اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است. از این ریشه، دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شده‌اند که در زبان‌های عبری و عربی کاربرد دارند و معانی مشابهی دارند. عبادت به معنای هماهنگ کردن تمامی حرکات و سکنات و زندگی با خواسته‌های خداوند بر اساس نیت خالص است. ابوعلی سینا در این باره می‌گوید: العباده هیَ غایه الخضوعِ و التّذلّل عبادت نهایت خضوع و فروتنی است. مرتضی مطهری نیز در تعریف عبادت می‌گوید: پرستش حالتی است که در آن انسان توجهی به حقیقتی که او را آفریده دارد و خود را در قدرت او می‌بیند و به او نیازمند و محتاج احساس می‌کند. در واقع، این یک سفر است که انسان از مخلوق به سوی خالق انجام می‌دهد. این امر، صرف‌نظر از فایده و اثر آن، یکی از نیازهای روحی بشر به شمار می‌آید.

لغت نامه دهخدا

پرستش. [ پ َ رَ ت ِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از پرستیدن. عبادت. نیایش. عبودیت. تَعَبﱡد. طاعت. نماز. ستایش

فرهنگ معین

(پَ رَ تِ ) (اِمص. ) ۱ - ستایش، نیایش. ۲ - پرستاری، خدمت. ۳ - بیمارداری. ۴ - عمل یا رفتاری که نشانة بندگی، سرسپردگی یا ایمان است، عبادت.

فرهنگ فارسی

پرستیدن
( اسم.پرستیدن ) ۱- ستایش نیایش نماز طاعت عبودیت. ۲- پرستاری خدمت خدمتکاری. ۳- بیمار داری خدمت بیمار کردن. یا جای پرستش. پرستشگاه یاجایگاه پرستش.

فرهنگ اسم ها

اسم: پرستش (دختر) (فارسی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: parasteš) (فارسی: پرستش) (انگلیسی: parastesh)
معنی: نیایش، ستودن، پرستیدن، خدمت، عبادت، ( در قدیم ) خدمتکاری، ( اسم مصدر از پرستیدن )، نیایش کردن، عبادت کردن
پرستش

جملاتی از کلمه پرستش

پرستش کنم تاج و تخت ترا همان فر و اورنگ و بخت ترا
زمانی پرستش گرفتند دیر از آن پس شهنشاه و گرد دلیر
طریق پرستش رها می‌کند پرستندگان را جفا می‌کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس