پاکت

لغت نامه دهخدا

پاکت. [ ک َ ] ( از فرانسوی، اِ ) ( از اصل فرانسوی پاکه، بسته ) و در فارسی محفظه ای از کاغذ نامه را گویند.

فرهنگ معین

(کَ ) [ فر. ] ( اِ. ) ورقة کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن را می چسبانند و به جایی ارسال می کنند.

فرهنگ عمید

۱. کیسۀ کاغذی یا پلاستیکی که در آن نامه یا چیز دیگر بگذارند.
۲. بستۀ کوچک کاغذی یا مقوایی: پاکت سیگار.
۳. [مجاز] نامه.

فرهنگ فارسی

کیسه کاغذی که در آن نامه یاچیزدیگربگذراند
( اسم ) ۱- محفظ. کاغذ که نامه و غیره را در آن گذارند و فرستند. ۲- بسته جعبه: یک پاکت سیگار. جمع: پاکات
محفظه از کاغذ نامه را

ویکی واژه

چیزی کیسه مانند از جنس کاغذ یا پلاستیک که در آن، نامه یا چیزهای دیگر می‌گذارند و ارسال می‌کنند. پاکت در زبان معیار باستان به دو بخش پاک- عت قابل تجزیه است و استنباط کلی از آن به معنی گوشت تمیز یا شاید انسان پاک و بی آلایش باشد.
ورقه کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن را می‌چسبانند و به جایی ارسال می‌کنند.

جمله سازی با پاکت

چه غم گر دامن پاکت به خونم گردد آلوده که فردا هم به آب دیدهٔ من پاک خواهد شد
بی‌کفن و غسل مانده پیکر پاکت تا به سه روز اندر آفتاب حسین جا
که را رسد که کند عیب دامن پاکت که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی
باد فروزنده این دو گوهر پاکت از صدف دل نه از بحار گرفته
نیست قیاس و وهم را راه بآستان تو پاکتر است دامنت از چه و چون و چند من
دامن پاکت زکرد راه نگهدار آینه دانی که تاب آه ندارد