ژانری در داستانسرایی و سینماست که هدف اصلی آن ایجاد ترس در مخاطب است و گاهی نیز از طریق اغراق در ناهنجاری و پلیدی، به پالایش روانی منجر میشود. تمایز دقیق این ادبیات از رمان گوتیک دشوار است، اما تفاوت اصلی در این است که داستانهای ترسناک فاقد اخلاقیات موجود در قصههای گوتیک هستند و حتی ممکن است پایانی غیراخلاقی یا زننده داشته باشند. به همین دلیل، مرز میان ادبیات و مطالب مستهجن، مانند آثار مارکی دو ساد، نویسنده فرانسوی، میتواند محو شود. این نوع ادبیات، همچون ادبیات گوتیک، معمولاً از مضامین فراطبیعی بهره میبرد، از جمله خونآشامها، ظهور نیروهای شیطانی ازلی، و دگردیسیهای هولناک. این مضامین اغلب ریشه در حکایات عامیانه، داستانهای ارواح، و نمادگرایی جنون دارند. علاوه بر این، ممکن است از عوامل روانشناختی واقعی برای ایجاد ترس استفاده کند، چنانکه بسیاری از داستانهای وحشتناک با الهام از وقایع روزمره، وحشت و ترس را القا میکنند. نمونههایی از این دست شامل «بیبی پیک» (۱۸۳۴) اثر الکساندر پوشکین، نویسنده روسی، و «پنجه میمون» اثر ویلیام وایمارک جیکوبز، نویسنده انگلیسی، هستند. بسیاری از نویسندگان برجسته نیز در این ژانر ادبی طبعآزمایی کردهاند که از موفقترین آنها میتوان به گی دو موپاسان، نویسنده فرانسوی، و ساکی (هکتور هیو مونرو)، نویسنده انگلیسی، اشاره کرد. از جمله فیلمهای ساخته شده در ژانر وحشت نیز میتوان به فیلمهای «دراکولا»، «تنگه وحشت» از اسکورسیزی و همچنین فیلمهای آلفرد هیچکاک اشاره کرد.
وحشت
لغت نامه دهخدا
با تو برآمیختنم آرزوست
وزهمه کس وحشت و بیگانگی.سعدی.دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم.حافظ. || ترس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ترس و بیم و هراس و هول و دهشت. ( ناظم الاطباء ). و با لفظ افتادن، آوردن، بردن، خوردن، پذیرفتن، دادن، داشتن، کردن و کشیدن صرف شود. ( از بهار عجم ) ( آنندراج ).
- باوحشت؛ ترسناک. وحشت دار:
گر آن شبهای باوحشت نبودی
نمیدانست سعدی قدر امروز.سعدی.- وحشت آباد؛ جایی وحشت آور:
در آن وحشت آباد فترت پذیر
شده دولت شه مرا دستگیر.نظامی.از وحشت آباد عالم فانی به نزهت سرای جاودانی انتقال نمود. ( حبیب السیر ج 3 ).
- وحشت آمیز؛ ناپسند و غیرمطبوع. ( ناظم الاطباء ).
- وحشت بردن؛ زایل کردن وحشت. برطرف ساختن آن:
نسبت کند دو رشته همتاب را یکی
دیوانه وحشت از دل دیوانه میبرد.صائب ( از آنندراج ).- وحشت پذیرفتن؛ وحشت کردن. ترسیدن: تا باشد که مؤانست گیرد و وحشت نپذیرد. ( گلستان سعدی ).
- وحشت خوردن؛ وحشت داشتن. غم خوردن:
بی تکلف می غربت به دل شاد خورم
نام همدم چو برم وحشت همزاد خورم.سعید اشرف ( از آنندراج ).- وحشت داشتن؛ ترس داشتن. بیم داشتن:
چنان خوش است به آزادگی مرا صائب
که وحشت نفس از نقش بوریا دارم.صائب ( از آنندراج ).- وحشت زده؛ ترسیده. آنکه وحشت دارد:
آن اره که از تیزی دندان چکدش زهر
در مشرب وحشت زدگان سین سلام است.صائب ( از آنندراج ).- وحشت فزا؛ فزاینده ترس ووحشت:
خواهی که جان به شط سلامت برون بری
بگریز از این جزیره وحشت فزای خاک.خاقانی.- وحشت کده؛ جای وحشت:
غزال وحشی من رو به صحرای دگر دارد
مرا آهو از این وحشتکده آواره میسازد. صائب ( از آنندراج ).- وحشت کردن؛ گریختن. ترسیدن:
چون معنی بیگانه که وحشت کند از لفظ
همخانه دل بود و ز دل خانه جدا داشت.صائب ( از آنندراج ).- وحشت کشیدن؛ وحشت داشتن. ترسیدن:
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. اندوه و ترس، دلتنگی از تنهایی.
۳. [قدیمی] تنهایی، خلوت.
۴. [قدیمی] رمندگی، دوری.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ترس از تنهایی یا از چیزی ناگهانی. ۲ - اندوه دلتنگی: دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم. ( حافظ ) ۳ - بدبینی بدگمانی... و ما ( مسعود غزنوی ) چون بوحشت باز گردیم دریافت این کار ازلونی دیگر باشد.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
وحشت (فیلم ۱۹۶۳). وحشت ( انگلیسی: The Terror ) فیلمی در ژانر ترسناک به کارگردانی راجر کورمن، فرانسیس فورد کوپولا، جک هیل، مونتی هلمن و جک نیکلسون است که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به بوریس کارلوف، جک نیکلسون، دیک میلر و جاناتان هیز اشاره کرد.
وحشت (فیلم ۱۹۹۲). وحشت ( به هندی: Tahalka ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۲ و به کارگردانی آنیل شارما است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، نصیرالدین شاه، موکش خانا، آدیتای پانچولی، جاوید جعفری، سونو والیا، اکتا سوهینی، شیکا سواروپ، پالاوی جوشی، شامی کاپور، آمریش پوری، پریم چوپرا، گلشن گروور، باب کریستو، پاریکشیت سهنی ایفای نقش کرده اند.
دانشنامه آزاد فارسی
فیلم تنگه گونه ای قصه یا فیلم که هدفش در درجۀ اول ترساندن خواننده یا تماشاگر، و گاه روان پالایی از طریق مبالغه در غرابت و کراهت است. ادبیات وحشترا به سختی می توان از رمان گوتیک متمایز ساخت، ولی این نوع داستان فاقد اخلاقیات قصۀ گوتیک است و حتی ممکن است پایان غیراخلاقی یا نفرت انگیز داشته باشد. از این رو، ممکن است مرز میان ادبیات و هرزه نگاری مانند مورد مارکی دو ساد، نویسندۀ فرانسوی، مخدوش شود. ادبیات وحشت، مانند ادبیات گوتیک، معمولاً از نقش مایه های فوق طبیعی، ازقبیل خون آشامان، سربرداشتن نیروهای پلید ازلی، و دگردیسی های هولناک استفاده می کند که اغلب برگرفته از حکایت های عامیانه، قصه های ارواح، و نمادگرایی جنون اند. نیز ممکن است از عوامل روان شناختی واقعی برای ایجاد ترس استفاده کند، چنان که بسیاری از داستان های وحشتناک با وام گرفتن از وقایع روزمره ایجاد ترس و وحشت می کنند. از این جمله اند بی بیِ پیک (۱۸۳۴) اثر الکساندر پوشکین، نویسندۀ روس، و پنجۀ میمون از ویلیام وایمارک جیکوبز، نویسندۀ انگلیسی. بسیاری از نویسندگان مهم در این نوع ادبی نیز طبع آزمایی کرده اند که موفق ترین آنها گی دو موپاسان، نویسندۀ فرانسوی، و ساکی (هکتور هیو مونرو)، نویسندۀ انگلیسی، بوده اند. ازجمله فیلم هایی که در ژانر وحشت ساخته شده اند می توان از فیلم های دراکولا، تنگۀ وحشت از اسکورسیزی و نیز فیلم های آلفرد هیچکاک نام برد.
جمله سازی با وحشت
سوی وحشت زدگان بس به سیاست نگرد کار بسمل ز نگاهش به طپیدن نرسد
دام نگاه گرم تو صیاد وحشت است صید کزو رمید گرفتار میشود
آگه شدم از آن راز تعویذ کردم آغاز شد وحشتم زیکسو بیمم روانه یکسر