واردات

می‌تواند تأثیرات مثبت و منفی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد. از یک سو، کالاهای مورد نیاز و با کیفیت می‌تواند به افزایش رقابت در بازار داخلی و بهبود کیفیت محصولات کمک کند. از سوی دیگر، وابستگی زیاد به واردات می‌تواند به ضعف تولید داخلی و بیکاری در صنایع محلی منجر شود. به همین دلیل، دولت‌ها معمولاً سعی می‌کنند تعادل مناسبی بین واردات و تولید داخلی برقرار کنند. کالاهای وارداتی می‌توانند شامل مواد اولیه، محصولات صنعتی، الکترونیکی، مواد غذایی و پوشاک باشند. همچنین خدمات نیز در دسته واردات قرار می‌گیرند، از جمله خدمات فناوری اطلاعات و مشاوره. نوع کالاها بسته به نیازها و منابع کشورها متفاوت است و معمولاً بر اساس تقاضای بازار و مزیت‌های نسبی هر کشور تعیین می‌شود

لغت نامه دهخدا

واردات. [ رِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ وارده و وارد. رجوع به وارده و وارد شود. || اصطلاحی است اقتصادی در برابر صادرات یعنی کالاهایی که از ممالک دیگر به کشور آید. متاعی که از خارج کشور آرند. هر چیزی که از خارج داخل گردد. ( ناظم الاطباء ). || حاصل و محصول. خراج و آنچه در خزانه دولت داخل گردد. || سرگذشت و اتفاق وواقعات و حادثات. ( ناظم الاطباء ). || از نظر عرفانی آنچه در دل صوفی درآید از اموری که بر دیگران پوشیده است. ( از یادداشتهای مؤلف ):
گشاید دری بر دل از واردات
فشاند سر دست بر کائنات.سعدی ( بوستان ).رجوع به وارد شود.
واردات. [ رِ ] ( اِخ ) ( یوم... ) وقعه ای است بین بکر و تغلب و در آن بحیربن الحارث بن عیادبن مُرَة کشته شد و مهلهل درباره آن گفته است:
اَلیلتنا بذی حُسم انیری
اذا انت انقضیت فلاتحوری
فان یک بالذنائب طال لیلی
فقد ابکی من اللیل القصیر
فانی قد ترکت بواردات
بحیراً فی دم مثل العبیر.
هتکت ُ به بیوت بنی عباد
و بعض الغشم اشفی للصدور
و ابن مقبل آورده است.
و نحن القائدون بواردات
ضباب الموت حتی ینجلینا.( معجم البلدان ).ورجوع به مجمع الامثال میدانی و عقدالفرید ج 6 ص 74 شود.
واردات. [ رِ ] ( اِخ ) جایی است. ( منتهی الارب ). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا.( تاج العروس ). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است. ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه آنها دارای درخت سَمُر است و وجه تسمیه ٔسمیرا، هم به این مناسبت است. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ معین

(رِ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ وارده، کالاهایی که از خارج وارد کشور می شود.

فرهنگ عمید

۱. آنچه از خارج به کشور وارد می شود.
۲. (تصوف ) [قدیمی] = وارد: گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات (سعدی۱: ۱۱۲ ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع وارده (وارد ). ۱ - آنچه که داخل شود. ۲ - (اقتصاد ) کالاهایی که از خارج وارد کشور شود مقابل صادرات. ۳ - آنچه که وارد خزان. دولت شود خراج مالیات. ۴ - سرگذشتها واقعات ۵ - آنچه در دل صوفی خطور کند از اموری که بر دیگران پوشیده است: (( گشاید دری بر دل از واردات فشاند سدست بر کائنات. ) ) ( بوستان )
جاییست موضعیست در جانب چپ مکه هنگام رفتن بانجا.

دانشنامه آزاد فارسی

واردات (import)
کالا یا خدماتی که کشوری از کشور دیگر برای مصرف داخلی، یا به قصد فرآوری و صادرات مجدد خریداری می کند (مثلاً، صادرات هنگ کنگ به شدت وابسته به واردات است). واردات ممکن است عینی (کالا) یا غیر عینی (خدمات) باشد. چنانچه در کشور وارد کننده، در مقابل، اقدام به صادرات، آن هم با ارزشی معادل واردات، نشود، تعادل در تراز پرداخت ها برهم می خورد و چه بسا متعاقب آن، با حمایت هایی که از صنایع داخلی به عمل می آید (نظیر وضع تعرفه های وارداتی یا سهمیۀ واردات) محدودیت هایی بر واردات اعمال شود.

ویکی واژه

importazione
جِ وارده؛ کالاهایی که از خارج وارد کشور می‌شود.

جمله سازی با واردات

خاک عدم نکرد ز آیات یکنظر شد مورد تجلی واردات
خنکن ملتی کز وارداتش قیامتها ببیند کایناتش
ابوالحسن سیروانی گوید صوفی با واردات باشد نه با اوراد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال لنورماند فال لنورماند فال فرشتگان فال فرشتگان فال راز فال راز