این مفهوم که جمع ناحیة است، به معنای مناطق و بخشهای جغرافیایی مختلف به کار میرود. این واژه در متون تاریخی و ادبی فارسی، برای اشاره به سرزمینها، ولایات، و قلمروهایی که هر کدام به اعمال و شهرهای متعددی تقسیم شدهاند، استفاده میشود. نمونههای تاریخی مانند حدود العالم نشان میدهد که هر ناحیت خود به بخشهای کوچکتری مشتمل بر اعمال تقسیم میشده است. در تاریخ بیهقی نیز بارها به این تقسیمبندیها و اهمیت راهبردی نواحی مختلف، از جمله گرگان، طراز، و اسپیجاب، اشاره شده است که حاکمان برای گسترش قلمرو و نفوذ خود، این مناطق را میان خود تقسیم میکردند.
اهمیت آن تنها به تقسیمات اداری و جغرافیایی محدود نمیشود، بلکه در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای حکومتی نیز نقشی اساسی ایفا میکرد. به عنوان مثال، شغل وزارت در ری و جبال آن نواحی، به عنوان یکی از مهمترین مشاغل حکومتی ذکر شده است. همچنین، در فارسنامه ابن بلخی، به توافقاتی اشاره شده که با مردم نواحی مختلف برای دریافت جزیه و خراج در ازای برقراری اقامت و امنیت صورت میگرفته است. این نشاندهنده ارتباط تنگاتنگ میان حکومت، مردم، و سرزمینهای تحت حاکمیت، و لزوم مدیریت صحیح این نواحی برای حفظ ثبات و رونق اقتصادی است.