نمایاندن

نمایاندن مصدری است از ریشۀ نُمودن و به‌معنای نشان دادن، آشکار ساختن و عرضه کردن چیزی در معرض دید است. این واژه در متون ادبی و رسمی فارسی، با دامنه‌ای از مفاهیم مرتبط با تجلی، نمایش و ارائه به‌کار می‌رود و بر عملِ مرئیسازی و عیان‌سازی یک شئ، مفهوم یا حالت دلالت دارد. در کاربردهای گسترده‌تر، این واژه می‌تواند بیانگر آشکارکردن امری پنهان، توضیح و تفهیم مطلبی پیچیده یا حتی به تصویر کشیدن حالات درونی و عواطف انسانی باشد. همچنین در حوزۀ هنر و ادبیات، نمایاندن به‌مثابۀ ابزاری برای تجسم بخشیدن به اندیشه‌ها و خلق صحنه‌های تأثیرگذار ایفای نقش می‌کند. ازلحاظ ساختار صرفی، این مصدر از بابِ افعال و با شناسۀ اندن ساخته شده و در دستور زبان فارسی، به‌عنوان فعلی متعدی شناخته می‌شود که نیاز به مفعول مستقیم دارد. کاربرد درست این واژه، همراه با رعایت کامل قواعد نگارشی ازجمله نیم‌فاصله، بر وضوح و صحت متن می‌افزاید و از نشانه‌های تسلط بر زبان فارسی معیار به‌شمار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

نمایاندن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص ) نمایانیدن. نشان دادن. || آشکار کردن. واضح ساختن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(نَ دَ ) (مص م. ) نشان دادن، آشکار ساختن.

فرهنگ عمید

نشان دادن، آشکار ساختن.

فرهنگ فارسی

نمایانیدن، نشان دادن، آشکارساختن
(مصدر ) ۱ - نشان دادن. ۲ - آشکارکردن واضح ساختن.

ویکی واژه

نشان دادن، آشکار ساختن.
نشان دادن، نمودن.