نرسیده

واژۀ نَرسیده از ترکیب پیشوند نفی «ن» با صفت مفعولی رَسیده تشکیل شده است. این کلمه در اصل به معنای واصل نشده یا به مقصد نرسیده است و در مقابل رَسیده قرار می‌گیرد که به حالت کسی یا چیزی که به مقصد مورد نظر خود دست یافته، اشاره دارد. این ساختار در دستور زبان فارسی برای ساختن واژه‌های متضاد به‌کار می‌رود. در کاربرد دوم، این واژه برای توصیف میوه‌ها یا محصولاتی به‌کار می‌رود که هنوز مراحل رشد و بلوغ خود را به‌طور کامل طی نکرده‌اند. در این معنا، مترادف واژه‌هایی مانند کال، نارسیده، نارس و نَپُخته است و بیانگر وضعیتی است که کالا برای مصرف یا استفاده، آمادگی لازم را ندارد. همچنین، این صفت در مفهوم سوم برای اشاره به افرادِ نابالغ و کسانی که به سن بلوغ جسمی یا عقلی نرسیده‌اند، استفاده می‌شود. این کاربرد بیشتر در متون ادبی یا گفتارهای رسمی دیده می‌شود و بر شرایطی تأکید دارد که فرد فاقد پختگی و رشد کافی در ابعاد مختلف است.

لغت نامه دهخدا

نرسیده. [ن َ رَ / رِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل رسیده به معنی واصل شده. رجوع به رسیده شود. || کال. نارسیده. نارس. ناپخته. نپخته. || نابالغ.

فرهنگ فارسی

کال یا نارسیده یا نابالق

ویکی واژه

acerbo

جمله سازی با نرسیده

می‌نالم ازین کار به سامان نرسیده وین درد جگر سوز به درمان نرسیده
ولایتی که درو دستِ آز نرسیده ست ولایتی که درو حرص پای ننهاده ست
وقتِ رفتن نرسیده ست و چنان مست نیی آخر ای جانِ نزاری چه شتابت دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال ابجد فال ابجد فال مارگاریتا فال مارگاریتا