( نتفة ) نتفة. [ ن ُ ف َ ] ( ع اِ ) به انگشت برچیده از گیاه و جز آن. ( منتهی الارب ). آنچه با انگشت از گیاه و جز آن برچینند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ) ( المنجد ). گیاه و سبزی دست چین. ج، نُتَف. || بخشش. عطا. ( ناظم الاطباء ). || چیزی. مختصری. عامه عرب به فتح و کسر اول نیز استعمال کنند در مورد هر چیز قلیلی که باشد. ( از معجم متن اللغة ): افاده نتفة من العلم؛ شیئاً. ( ناظم الاطباء ). اعطاه نتفة من الطعام وغیره؛ شیئاً منه. ( اقرب الموارد ). ماکان بینهم نتفةو لا قرصة؛ شی صغیر و لا کبیر. ( از اقرب الموارد ). نتفة. [ ن ُ ت َ ف َ ] ( ع ص ) رجل نتفة؛ مردی که آغاز علمی را کند و به انجام نرساند. ( ناظم الاطباء ). آنکه اندکی از علم بیاموزد و در آن استقصا نکند. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).
فرهنگ معین
(نُ فَ یا فِ ) [ ع. نتفة ] (اِ. ) ۱ - بخشش، عطا. ۲ - اندکی، مختصری.
فرهنگ عمید
آنچه با دست و انگشت از گیاه و جز آن برچینند و برکنند، دست چین، برگزیده.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - آنچه ازگیاه وجز آن باانگشت برچینندجمع:نتف.۲ - بخشش عطا.۳ - چیزی مختصری اندکی. رجل نتفه مردی که آغاز علمی را کند و بانجام نرساند.
ویکی واژه
نتفة بخشش، عطا. اندکی، مختص
جمله سازی با نتفه
و قال (ص): من شاب شیبة فی الاسلام کانت له نورا یوم القیامة ما لم یخضبها او ینتفها.