نتراشیده

معنی کلی و کاربرد در توصیف اشیا

کلمه نتراشیده به معنای چیزی است که صاف و پرداخت شده نیست و به عبارتی دیگر، خام، بزرگ، زمخت و ناصاف است. این واژه برای توصیف اشیایی به کار می‌رود که هنوز شکل و فرم نهایی خود را به واسطه تراشیدن یا صیقل دادن به دست نیاورده‌اند. به عنوان مثال، سنگ‌ها یا چوب‌هایی که هنوز به طور کامل تراشیده نشده‌اند، به دلیل داشتن سطحی ناصاف و درشت، «نتراشیده» نامیده می‌شوند. این اصطلاح نشان‌دهنده حالت اولیه و طبیعی ماده‌ای است که هنوز تحت فرآیند پرداخت و اصلاح قرار نگرفته و از نظر ظاهری خام و ناپخته است.

کاربرد اصطلاحی و معنای استعاری در توصیف افراد

در زمینه توصیف افراد، نتراشیده به افرادی اطلاق می‌شود که رفتار، منش و ظاهر آنها خشن، زمخت، درشت و بی‌تکلف است. این افراد از نظر رفتاری، فرهنگی و اجتماعی ممکن است به عنوان کسانی با ادب و تربیت ناپخته یا حتی جهل‌آلود شناخته شوند. شخص نتراشیده در این معنا، کسی است که به دلیل عدم آشنایی با آداب، رسوم و فرهنگ‌های رایج جامعه، برخوردی ناپسند، بی‌ادبانه یا حتی خشن دارد و ممکن است در ظاهر و رفتار خود نیز به دلیل عدم رسیدگی، وضعیت نامرتب و بدسرووضعی داشته باشد. این کاربرد اصطلاحی، بیشتر بار معنایی منفی دارد و به نوعی نقد یا توصیف شخصیت فردی است که هنوز به لحاظ فرهنگی و اجتماعی «پرداخت» نشده و نیاز به تربیت و اصلاح دارد.

لغت نامه دهخدا

نتراشیده. [ ن َ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل تراشیده. رجوع به تراشیده شود.

فرهنگ عمید

= ناتراشیده

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناتراشیده.یانتراشیده نخراشیده شخص زمخت ودرشت وخشن وبدسرووضع وجاهل باداب ورسوم معاشرت ناتراشیده.

جمله سازی با نتراشیده

تو کعبه در دل ما کافران چه می جویی گر آزری نتراشیده است سنگ تو را
هر سر موی به فرقت ز بلا شد تیغی فرقت از موی ولادت نتراشیده هنوز
لیکن ننگاریده چون او خامهٔ مانی لیکن نتراشیده چون او رندهٔ آزر
نتراشیده به تیشه چو لب تو آزر ننگاریده به خامه چو تو صورت مانی