از آب روان عکسگل و لاله پدیدار زانگونهکه عکس میگلرنگ ز ساغر
عافیت خواهی درین بزم از من و ما دم مزن زبن هوای تند شمع عالمیگل میشود
ای ساقی گلچهره بیاور میگلگون گر لشگر دی بسته ره گلشن و هامون
گویند نیارد زد کس با تو میگلگون ممکن بود اینام ا خون جگری دارد
به فر تو همی زر خیزد از سنگ به خلق تو همیگل روید از طین