میثاق

میثاق به معنای عهد، پیمان یا توافقی است که بین دو یا چند طرف برقرار می‌شود و به توافقات رسمی و جدی اشاره دارد که می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند حقوقی، اجتماعی، سیاسی یا دینی وجود داشته باشد. میثاق‌ها معمولاً شامل تعهدات و مسئولیت‌هایی هستند که طرفین باید به آن‌ها پایبند باشند.

در زمینه‌های دینی، میثاق می‌تواند به توافقات الهی یا عهدهایی که خداوند با انسان‌ها بسته است، اشاره کند. به‌عنوان مثال، در متون دینی، میثاق‌هایی بین خدا و پیامبران یا قوم‌های خاص ذکر شده است.

لغت نامه دهخدا

میثاق. ( ع اِ ) ( از «وث ق » ) عهد و پیمان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). مَوثِق. ( منتهی الارب ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). عهد استوار. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 97 ). وثاق. بند. عهد. پیمان. قرارداد. عقد. معاهده. ج، مواثیق. ( یادداشت مؤلف ). عهد و شرط و پیمان و قول و قرار. ( ناظم الاطباء ). پیمان. ج، مواثیق. ( مهذب الاسماء ). پیمان. ( دهار ). آنچه عهد را بر آن استوار کنند چون سوگند و مانند آن. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 97 ):
عهد و میثاق باز تازه کنیم
از سحرگاه تا بوقت نماز.آغاجی.بر نفس خود پیمان گرفته ام از عهد و میثاق الهی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318 ).
از سرحد وجود بگذر خاقانیا
با عدم از عاشقی دست به میثاق نه.خاقانی.بر آن رفت میثاق آن انجمن
که ازبهر بتخانه خویشتن.نظامی.- روز میثاق؛ عبارت است از روز ازل که ارواح به ربوبیت حق اقرار آوردند که آیت «الست بربکم قالوا بلی » ( قرآن 172/7 ) بیان آن است. ( غیاث ) ( آنندراج ): در ازل مقام ارواح ایشان و به روز میثاق هم بر این مراتب بود که ذکر کرده شد. ( انیس الطالبین ص 11 ). || زنهار. ج، مواثیق. ( دهار ). || استواری. ج، مواثق، مواثیق، میاثق، میاثیق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مَوثِق. ( منتهی الارب ). استواری. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( دهار ). قوله تعالی: الذین ینقضون عهداﷲ من بعد میثاقه... ( قرآن 25/2 ). ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

[ ع. ] (اِ. ) عهد، پیمان.

فرهنگ عمید

عهد، پیمان.

فرهنگ فارسی

عهد، پیمان، میاثق و میاثیق جمع
( اسم ) عهد پیمان: [ پس چون آن عهد میثاق میان کعب اشرف و ابوسفیان برفت...] یا روز میثاق. روز ازل که ارواح به ربوبیت حق اقرار آوردند بمدلول آیه ۱۷ سوره ۷ ( اعراف ): [الست بربکم. قالوابلی...] ( آیاپروردگار شمانیستم. گفتند: آری ).

فرهنگ اسم ها

اسم: میثاق (پسر) (عربی) (تلفظ: misāq) (فارسی: ميثاق) (انگلیسی: misagh)
معنی: عهد و پیمان، پیمان و عهد

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:عهد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مِّیثَاقُ: عهد وپیمان
معنی لَا تَعْبُدُونَ: نمی پرستید (در عبارت "وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا ﭐللَّهَ " با اینکه"لَا تَعْبُدُونَ" خبری است مراد از آن نهی مؤکد است مثلاً در فارسی هم می گوییم:"به این کلید دست نمی زنی "و منظورمان این است که این توصیه و نه...
ریشه کلمه:
وثق (۳۴ بار)
«میثاق» از مادّه «ثِقَة» چنان که «راغب» در «مفردات» می گوید: به معنای پیمان مؤکدی است که توأم با سوگند و عهد بوده باشد، بنابراین ذکر «غلیظاً» در آیه تأکیدی است افزون بر این معنا.
این تعبیر می تواند اشاره به فطرت توحیدی باشد، و یا دلائل عقلی که با مشاهده نظام آفرینش بر انسان ظاهر می گردد.

ویکی واژه

عهد، پیمان.

جملاتی از کلمه میثاق

چون در اول بسته‌ای میثاق تو چون توانی شد در آخر عاق تو
روحم به ازل میان ارواح با عشق تو بسته بود میثاق
نخستین چنان دید رایش صواب که میثاق شه را نویسد جواب
حق آزادی از تبعیض در سطح بین‌المللی به عنوان یک حق انسانی شناخته شده و مشمول اصل برابری‌طلبی است. حق آزادی از تبعیض در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده و در قوانین بین‌المللی حقوق بشر با گنجاندن آن در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ثبت رسیده.
آنچه که ارزشمند باشد. مَوْثِق و میثاق بمعنی پیمان و عهد اکید و محکم است. و عهد درک بشر است که در ذات او گذاشته شده‌است.
گرسچنکرون همچنین در مورد مشکلات ممکنه که از اثر ایجاد انحصار دولتی بروز می‌نماید، هشدار می‌دهد. او معتقد است که مدیریت امتیاز انحصاری مستلزم «مهارت عملی و انرژی شگرف» است. او باور دارد که آلمان‌ها باید این برنامه تعادل مجدد کشاورزی را در میثاق‌های صلح وارد نموده و مسئولیت اجراء و نظارت از آن را به یک نهاد اقتصادی بین‌المللی واگذار نمایند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر همراه با دو میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی مهم‌ترین اسناد بین‌المللی حقوق بشر را تشکیل می‌دهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم