مکانیزه

لغت نامه دهخدا

مکانیزه. [ م ِ زِ ]( فرانسوی، ص ) کاری با ماشین انجام یافته چنانکه زراعت مکانیزه. ( از لاروس ).
- مکانیزه کردن؛ با ابزار و وسائل ماشینی کاری را انجام دادن.
|| شبیه ماشین شده: ماشین انسانها را مکانیزه می کند. ( از لاروس ).

فرهنگ معین

(مِ زِ ) [ فر. ] ۱ - (اِ. ) ماشینی کردن، استفاده از ماشین آلات صنعتی. ۲ - (ص. ) ویژگی کاری که به وسیلة ماشین انجام شود، ماشینی. (فره ).

فرهنگ عمید

دارای دستگاه های ماشینی، ماشینی شده.

فرهنگ فارسی

ماشینی کرده، ماشینی شده
( صفت ) با وسایل ماشینی اداره شده.

ویکی واژه

ویژگی کاری که به وسیلة ماشین انجام شود، ماشینی. (فره)
ماشینی کردن، استفاده از ماشین آلات صنعتی.

جمله سازی با مکانیزه

نیروی زمینی ارتش ترکیه بزرگ‌ترین نیرو در بین نیروهای مسلح ترکیه است. نیروی زمینی ترکیه از ۱۴ سپاه، ۸ واحد مکانیزه، ۱۱ تیپ زره پوش، ۲۳ تیپ پیاده مکانیزه، ۱۵ تیپ موتوری، ۸ تیپ تکاور، ۴ تیپ صلح بان سازمان ملل و ۵ تیپ توپخانه تشکیل می‌دهد. علاوه بر این حدود ۶۰٬۰۰۰ پرسنل در قبرس شمالی تحت عنوان نیروهای صلح ترکیه در سطح سپاه در حال انجام وظیفه است.
در افزایش بهره‌وری مهم‌ترین عوامل مکانیزه سازی، اتوماسیون، و کنترل تجهیزات و ماشین آلات تولید می‌باشد.
فرماندهی‌های اساسی شامل ۶ سپاه که ۵ تای آن زمینی و یک سپاه هوایی است، دو نیرو شامل سپاه مرکزی کابل به نام ۱۱۱ و سپاه عملیات‌های خاص می‌باشد که متشکل از بیش از ۳۰ لشکر، ۱۸۰ گروهان (پیاده، کماندو، مکانیزه، کشف، پشتیبانی، لجستیک)؛
بازسازی ارتش آلمان در سال ۲۰۰۱ باعث تغییر ساختار آن به سمت هفت لشکر بود - پنج مکانیزه (هر کدام با دو تیپ مکانیزه)، یک نیروی ویژه و یک نیروی هوایی.
در سویا هر چه فاصله غلاف بندی از سطح خاک بیشتر باشد، به همان اندازه برداشت مکانیزه راحت‌تر خواهد بود و غلاف به جای مانده بر روی بوته در حداقل خواهد بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز