موید

کلمه موید به معنای تأییدکننده، پشتیبان یا حمایت‌کننده است. این واژه به فرد یا چیزی اطلاق می‌شود که به نوعی موجب تقویت یا تأیید یک نظر، اقدام یا عقیده می‌شود.

در زمینه‌های مختلف، موید می‌تواند به معنای:

تأییدکننده: کسی که بر صحت یا درستی یک موضوع صحه می‌گذارد. این فرد ممکن است از طریق ارائه شواهد، دلایل منطقی یا تجربیات شخصی، به تأیید یک نظر یا عقیده کمک کند. به‌عنوان مثال، در یک بحث علمی، موید می‌تواند به نتایج تحقیقات پیشین اشاره کند که ادعای مطرح‌شده را تقویت می‌کند.

پشتیبان: شخصی که از کسی یا چیزی حمایت می‌کند. این حمایت می‌تواند به شکل مالی، عاطفی یا معنوی باشد. به‌عنوان مثال، یک پشتیبان در یک پروژه یا فعالیت اجتماعی می‌تواند با ارائه منابع، وقت یا انرژی خود، به پیشبرد اهداف کمک کند.

مؤید: به معنای نشانه یا علامت حمایت از یک حقیقت یا نظر. در این معنا، موید به‌عنوان یک علامت یا نشانه‌گر عمل می‌کند که نشان‌دهنده صحت یا تأیید یک ادعا است. به‌عنوان مثال، یک مستند تاریخی یا شاهد عینی می‌تواند به‌عنوان مؤید برای یک ادعای تاریخی به شمار آید.

لغت نامه دهخدا

مؤید. [ م ُ ءَی ْ ی َ ] ( ع ص ) قوت داده شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).قوت داده شده. نیروداده شده. ( ناظم الاطباء ). قوت داده شده. تقویت شده. نیرویافته. تأییدگشته. ( یادداشت مؤلف ). || تأییدکرده شده و از جانب خداوند تبارک و تعالی نیروداده شده.

فرهنگ فارسی

تاییدکننده، تقویت کننده، محکم کننده، تاییدشده، نیروداده شده
( اسم ) ۱ - تایید کننده. ۲ - محکم کننده استوار دارنده جمع: مویدین.
نجاح الموید

فرهنگ اسم ها

اسم: موید (پسر) (عربی) (تلفظ: mo’ayyed) (فارسی: مؤيد) (انگلیسی: moayyed)
معنی: تأیید کننده، ( اَعلام ) مؤید بلخی: ( = ابوالمؤید بلخی ) [قرن هجری] شاعر و نویسنده ی ایرانی دوره ی سامانی، مؤلف شاهنامه ی منثور معروف به شاهنامه ی مؤیدی، داستان منظوم یوسف و زلیخا و کتاب عَجایب البلدان

جملاتی از کلمه موید

در سال ۲۰۰۰ موید که علاقه‌مند به دانستن دربارهٔ ایران و هویتش بود، به ایران بازگشت ولی در ایران همه وی را یک شهروند آمریکایی می‌دانستند.
خسرو چو موید از غمت، زاندوه تو بار گران آخر مسلمانی، منه بر سینه بارم بیش از این
تنم ز اندوه شد چون موی چنگ مویه گر گوتا گشاید موی و بر حال من اندوهگین موید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم