منهتک. [ م ُ هََ ت ِ ] ( ع ص ) پرده دریده شونده. ( غیاث ). پرده دریده شونده و مرد بی پروا که از بی پردگی و رسوایی باک ندارد. ( آنندراج ): رجل منهتک؛ مرد بی پروا که از بی پردگی و رسوایی باک ندارد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): گفتن هر یک خداوند و ملک آنچنان کردش ز وهمی منهتک.مولوی ( مثنوی چ خاور ص 162 ).
فرهنگ معین
(مُ هَ تِ ) [ ع. ] (اِفا. )۱ - دریده، شکافته شده. ۲ - مردی که از رسوایی و بی پردگی باک ندارد، بی پروا.
فرهنگ عمید
۱. دریده، شکافته شده. ۲. پرده دریده، بی پروا، بی آبرو.
جمله سازی با منهتک
پس به چه نام و لقب خواندی ملک بندگان خویش را ای منهتک