ملتزم

کلمه‌ی «ملتزم» به کسی اطلاق می‌شود که نسبت به یک تعهد، وظیفه یا مسئولیت خاص، پایبند و وفادار است. این واژه بار معنایی مسئولیت‌پذیری و رعایت قوانین یا اصول را دارد و نشان‌دهنده‌ی جدیت فرد در انجام آنچه که بر عهده گرفته، است.

ملتزم بودن به معنای انجام وظایف بدون کوتاهی و سهل‌انگاری است. در اخلاق و رفتار اجتماعی، فرد ملتزم کسی است که قول‌ها و وعده‌های خود را عملی می‌کند و به استانداردهای اخلاقی یا قانونی احترام می‌گذارد. این صفت معمولاً نشانگر اعتمادپذیری و صداقت است.

این واژه‌ی در حوزه‌های حقوقی، اداری، دینی و حرفه‌ای کاربرد گسترده دارد. مثلاً در امور حقوقی، شخص ملتزم کسی است که به تعهدات قراردادی پایبند است، و در امور دینی، به کسی گفته می‌شود که به احکام و دستورات مذهبی عمل می‌کند. در همه‌ی این زمینه‌ها، اصل پایبندی و رعایت اصول مشترک است.

لغت نامه دهخدا

ملتزم. [ م ُ ت َ زِ ] ( ع ص ) بر خود لازم گیرنده. ( غیاث ) ( آنندراج ). || مأخوذ ازتازی، متعهد. ( ناظم الاطباء ). بر گردن گرفته. گردن نهاده. برعهده گرفته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ملتزم شدن؛ متعهد شدن. ( ناظم الاطباء ). برعهده گرفتن. پذیرفتن. به گردن گرفتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
قرضی که از ره کرمت ملتزم شده ست
هنگام آن رسید که ذمت بری کند.ابوالفرج رونی.خدمتها پذیرفت و قدری معین را ملتزم شد که هر سال بر طریق حمل به خزانه معموره او فرستد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 28 ). چیپال رسول فرستاد... و ملتزم شد که در حال فدیه ای بدهد و هر سال حمل لایق به خزانه معموره فرستد. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 36 ).سعدالدین ملتزم و متکفل شد که به وجهی به حضرت عرضه دارد که هیچ مضرت و گزند به سر و مال ایشان عاید نگردد. ( تاریخ غازان ص 42 ). جزیه قبول کردند، ملتزم شدند که سال به سال برسانند. ( ظفرنامه یزدی ).
- ملتزم گشتن؛ ملتزم شدن. پذیرفتن: پادشاه... دین حنفی را متقلد و ملتزم گشته... ( تاریخ غازان ص 96 ). و رجوع به ترکیب قبل شود.
|| مجبور و مضطر و مغلوب.
- ملتزم کردن؛ مجبور کردن.
|| پیرو ملازم و همراه و وابسته. ( ناظم الاطباء ).
- ملتزم رکاب؛ کسی که در رکاب بزرگی حرکت کند. آنکه همراه بزرگ یا فرمانروایی باشد.
|| ساکن و اجاره دار و مستأجر. || باج گیر و تحصیلدار. ( ناظم الاطباء ). || دست به گردن کسی اندازنده. ( از اقرب الموارد ).
ملتزم. [ م ُ ت َ زَ ] ( ع ص ) دست به گردن زده و در بر گرفته. ( ناظم الاطباء ). آنکه دست به گردنش افکنده اند. ( از اقرب الموارد ). || ملازم شده. ( ناظم الاطباء ).
ملتزم. [ م ُ ت َ زَ ] ( اِخ ) موضعی است نزدیک رکن یمانی در محاذی کعبه، حاجتمندان در آنجا دعا می کنند. ( غیاث ) ( آنندراج ). بین حجرالاسود و باب کعبه واقع شده در مکه معظمه. ( از معجم البلدان ). نام آن جایی که در مابین در کعبه و حجرالاسود می باشد. ( ناظم الاطباء ): از حجرالاسود تا در خانه، چهار ارش است و آنجا را که میان حجرالاسود و در خانه است ملتزم گویند. ( سفرنامه ناصرخسرو چ برلین ص 107 ).
بوس و دعا کعبه را بر در و دستت چنانک
موضع بوسه حجر جای دعا ملتزم.خاقانی.در نشانه گاه ملتزم که مظان قبول دعوات است به قرب حجرالاسود که یمین اﷲ فی الارض است، فراوان دعای اخلاص پیوند راند. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 54 ). طریق تو آن است که... به ملتزم روی و تضرع و زاری کنی و بگویی خداوندا در کار خود متحیرم. ( تذکرةالاولیاء ).

فرهنگ معین

(مُ تَ زِ ) [ ع. ] (اِ فا. ) ۱ - ملازم، همراه. ۲ - متعهد.

فرهنگ عمید

۱. همراه.
۲. (صفت ) کسی که امری را بر عهده بگیرد، بر خود لازم گیرنده، بر عهده گیرنده.
* ملتزم رکاب: کسانی که پیاده یا سواره همراه پادشاه حرکت کنند.

فرهنگ فارسی

برخودلازم گیرنده، برعهده گیرنده، کسی که امری رابرعهده بگیرد
( اسم ) ۱ - بر خود لازم گیرنده ( چیزی را ) بعهده گیرنده ( امری را ). ۲ - کسی که همراه شاه یا بزرگی باشد ( پیاده یا سواره ) جمع: ملتزمین. یا ملتزم رکاب. کسی که در رکاب شاه یا بزرگی حرکت کند.
موضعی است نزدیک رکن یمانی در محاذی کعبه حاجتمندان در آنجا دعا می کنند. بین حجر الاسود و باب کعبه واقع شده در مکه معظمه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ملتزم (به ضم میم و و فتح تاء و زاء) به معنای ایستایی است.
قسمتی از دیوار و پایین دیوار کعبه را، که در یک سوی آن حجر الاسود و در سوی دیگرش باب کعبه قرار دارد، ملتزم می نامند.
← وجه تسمیه به ملتزم
در روایتی آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) صورت و دست های خود را روی این قسمت از دیوار قرار می داد.
← محل استجابت دعا
یکی از کارهایی که در این جا انجام می شود، آن است که بنده دست را بر دیوار این بخش گذاشته، و به گناهان خود اعتراف کند.امام صادق فرمودند: «فإنّ هذا مکانٌ لم یقرّ عبدٌ لربّه بذنوبه ثمّ اسْتغفرالله الاّ غَفَر الله له؛ هیچ بنده ای در این جا اعتراف به گناهانش نمی کند، و طلب استغفار نمی نماید، جز آن که خداوند او را می بخشد.»

جمله سازی با ملتزم

💡 بهر او «سندی شاهک» قتل آن مظلوم را ملتزم شد چون اعانت بر شقی اشقا کند

💡 امین‌السلطان در سفر اول خراسان در سال ۱۲۸۴ (۱۲۴۶ خورشیدی) و سفر گیلان ۱۲۸۶ (۱۲۴۸ خورشیدی) از همراهان ناصرالدین‌شاه و یا باصطلاح از ملتزمین رکاب شاه بوده و دقیقه‌ای از او منفک نمیشده است.

💡 بس بود ثنائی بس گفتار تو وزین پس نه ملتزم مدح و نه معتقد ذم باش

💡 بوس و دعا کعبه را بر در و دستت چنانک موضع بوسه حجر جای دعا ملتزم

💡 گه ملتزم پاس که شاه است به مشکوی گه بر در کریاس که بارست به ایوان

💡 نطق، در مدحت این، ملتزم نای کلو است آز، با نعمت آن، خادم طبل شکم است

قیز یعنی چه؟
قیز یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز