مطالعه کردن

مطالعه کردن به‌معنای بررسی کردن و با دقت نگریستن در چیزی برای آگاهی یافتن از احوال و جزئیات آن است. این واژه در متون کهن فارسی به‌کار رفته و بر عمل وارسی دقیق و هدفمند دلالت دارد.

برای نمونه، در تاریخ بیهقی آمده است: طلیعه فرستند و احوال ترکمانان مطالعه کنند. همچنین در سندبادنامه این مفهوم به‌شکل ملموسی توصیف شده است: بوزنه گرد انجیرستان می‌گشت و یک‌یک را مطالعه می‌کرد؛ بعضی به کار می‌برد و بعضی برای ذخیرهٔ ایام مستقبل خشک می‌کرد.

در کاربرد امروزی، این واژه عمدتاً به‌معنای خواندن و بررسی متون علمی، ادبی یا هرگونه مطلب نوشتاری به‌قصد فراگیری یا تحقیق به‌کار می‌رود. با این حال، معنای اصلی آن که همان تأمل و دقت‌ورزی در پدیده‌ها برای درک عمیق‌تر است، همچنان پابرجاست.

لغت نامه دهخدا

مطالعه کردن. [ م ُ ل َ ع َ / ل ِ ع ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بررسی کردن.نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن: طلیعه فرستند و احوال ترکمانان مطالعه کنند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 379 ). بوزنه گرد انجیرستان می گشت و یک یک را مطالعه می کرد بعضی به کار می برد و بعضی برای ذخیره ایام مستقبل خشک می کرد. ( سندبادنامه ص 164 ).
تو خود مطالعه باغ و بوستان نکنی
که بوستان بهاری و باغ لاله ستان.سعدی.|| قرائت کردن. خواندن کتاب یا مکتوبی بی آواز. مرور کردن کتابتی به چشم: تا حکماء آن را برای استفادت مطالعه کنند. ( کلیله و دمنه ).
زایچه طالعت مطالعه کردم
سلطنت از موضع السهام برآمد.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 147 ).بسیار کرده دفتر خوبی مطالعه
جز روی تو نیافته سر دفتر آفتاب.خاقانی ( ایضاً ص 59 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بدقت نگریستن در چیزی برای و قوف بدان: پس از مکه بهندوستان آمد و حال مطالعه کرد. ۲ - خواندن کتاب یا نوشتهای و فهمیدن آن.
بررسی کردن نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن.

ویکی واژه

مطالعه+کردن
بررسی کردن. نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن.
خواندن. قرائت کردن. خواندن کتاب یا مکتوبی بی‌آواز. مرور کردن کتابتی به چشم.

جمله سازی با مطالعه کردن

ملک را در دل آمد جمال لیلی مطالعه کردن تا چه صورت است موجب چندین فتنه.
خوشا مطالعه کردن جمالِ بستان را به موسمی که صبا تازه می کند جان را
نیست مرا طاقت مطالعه کردن فتنه همان مصلحت که زیر نقاب است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیز
هیز
گده
گده
کس کش
کس کش
مطلقه
مطلقه