مشاور

مشاور فردی است که با استفاده از دانش و تجربه خود، به دیگران در حل مشکلات، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی کمک می‌کند. آن‌ها به عنوان راهنما یا راهکاردهنده عمل می‌کنند و می‌توانند در حوزه‌های مختلف فعالیت کنند.

انواع 

روانشناسی: افرادی که به افراد در زمینه مسائل روانی، عاطفی و رفتاری کمک می‌کنند.

تحصیلی: افرادی که به دانش‌آموزان و دانشجویان در انتخاب رشته، برنامه‌ریزی تحصیلی و مشاوره در مورد آینده شغلی کمک می‌کنند.

کسب‌وکار: افرادی که به شرکت‌ها و سازمان‌ها در زمینه‌های مدیریتی، مالی، بازاریابی و استراتژی‌های تجاری مشورت می‌دهند.

حقوقی: وکلا یا کارشناسان حقوقی که به افراد یا سازمان‌ها در زمینه مسائل حقوقی و قانونی مشاوره می‌دهند.

کاربردها

حل مشکلات: آن‌ها می‌توانند به افراد و سازمان‌ها در شناسایی و حل مشکلات کمک کنند.

تصمیم‌گیری: مشاوران می‌توانند با ارائه اطلاعات و تحلیل‌های لازم، به افراد در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کنند.

برنامه‌ریزی: همچنین آن‌ها می‌توانند در زمینه‌های مختلف به افراد و سازمان‌ها در تدوین برنامه‌های عملی و استراتژیک کمک کنند.

لغت نامه دهخدا

مشاور. [ م َ وِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَشارة، به معنی یک کرد زمین. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).ج ِ مشارة و مشور. ( ناظم الاطباء ). مشاویر. ( منتهی الارب ). مشائر. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مشارة شود.
مشاور. [ م ُ وِ ] ( ع ص ) کنکاش کننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مشیر و وزیر مشورت کرده شده و پنددهنده و پندگوینده. ( از ناظم الاطباء ). رأی زننده. مشورت کننده. رای زن. کسی که طرف شور و مشورت قرار گیرد.
- مشاور حقوقی؛ که در امور حقوقی راهنمائی کند و راه برخورداری از قوانین موضوعه را نشان دهد.
- مشاورمالی و اقتصادی؛ که در امور بانکی، بازرگانی و تولیدی و جز اینها راهنمائی و اظهار نظر کند.
- مهندس مشاور؛ مهندسی که در کارهای ساختمانی، کشاورزی، فنی و جز اینها، با او مشورت کنند و از تجربه و تخصص او بهره مند گردند.
- وزیر مشاور؛ وزیری که نخست وزیر در کارهای گوناگون با او مشورت کند و از او نظر خواهد.
- وکیل مشاور؛ وکیل دادگستری که در امور حقوقی با او شور کنند.

فرهنگ معین

(مُ وِ ) [ ع. ] (اِفا. ) مشورت کننده، طرف شور.

فرهنگ عمید

۱. مشورت کننده، کنکاش کننده.
۲. طرف شور، رایزن.

فرهنگ فارسی

مشورت کننده، کنکاش کننده، طرف شور، رایزن
( اسم ) ۱ - مشورت کننده. ۲ - طرف شور قرار گیرنده رایزن جمع: مشاورین. یامهندس مشاور. مهندسی که در امور تخصصی وی با او شور کنند. یا وزیر مشاور. وزیری که وزارتخان. معینی را اداره نکند بلکه در امور مختلف مورد شور نخست وزیر و وزیران قرار گیرد. یا وکیل مشاور. وکیل دادگستری که در امور حقوقی با او شور کنند.
بمعنی یک کرد زمین مشاویر

فرهنگستان زبان و ادب

{counselor} [روان شناسی] فرد متخصص در مشاوره
{consultant} [مدیریت-مدیریت پروژه] شخص یا سازمانی که دانش تخصصی خود را برای انجام یک کار مشخص در اختیار فرد یا سازمان دیگری قرار می دهد

جملاتی از کلمه مشاور

در تاریخ 14 فوریه 2000 به عنوان نماینده و مشاور ارشد، ولادیمیر پوتین، در انتخابات ریاست جمهوری روسیه منصوب شد. در حمایت از پوتین به او گفت: "ولودیا، مدال برنز نگیر"
و از ابو سفیان امان طلب کنید. ربّ العالمین گفت: إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا... اگر شما فرمان ایشان برید و بمشاورت ایشان کار کنید شما را از دین اسلام بر گردانند، و با ملت کفر برند. مکنید چنین، و اگر گویند فرمان مبرید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم