مری یکی از اجزای مهم سیستم گوارشی در مهرهداران است که وظیفه آن انتقال غذا از حلق به معده میباشد. این لوله عضلانی حدود ۲۵ سانتیمتر طول دارد و بیشتر بخش آن در قفسه سینه قرار دارد. از انتهای حلق آغاز میشود و به سمت پایین حرکت کرده و در سطح مهره دهم سینهای به فضای شکمی وارد میشود. در مسیر خود، مری با دیافراگم و سطح پشتی کبد در ارتباط است. این لوله غذایی، حلق را به معده متصل میکند و این اتصال از طریق سوراخی در دیافراگم انجام میگیرد که به غذا اجازه میدهد از حلق به معده منتقل شود. انتقال غذا از این عضو به معده با انقباضهای موجمانندی به نام حرکات کرمی یا حرکات لوله گوارش صورت میگیرد. دیواره آن شامل غشاء مخاطی، لایههای عضلانی و بافت همبند است. در انتهای مری، یک ماهیچه صاف و حلقوی وجود دارد که به عنوان دریچه عمل میکند. این ماهیچه در حالت استراحت اجازه میدهد غذا وارد معده شود، اما در حالت انقباض مانع از برگشت مواد از معده به این عضو میشود. در انسان، بخش بالایی این عضو از عضلات مخطط و بخش پایینی آن از عضلات صاف تشکیل شده است. این عضو وظیفه گوارش را انجام نمیدهد و فقط به عنوان مجرایی برای انتقال مواد غذایی عمل میکند و آنزیم خاصی نیز ترشح نمیکند. حرکات کرمی شکل در مری تنها به منظور انتقال غذا به معده انجام میشود.

مری
لغت نامه دهخدا
مری. [ م َ ری ی ] ( ع ص ) ناقة مری ة؛ ناقه بسیارشیر یا ناقة بی بچه که به دست سودن دوشند آن را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || عِرقی ( رگی ) که مملو شود و شیر بیرون دهد. ( از اقرب الموارد ). ج، مَرایا. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
مری. [ م َ / م ِ ] ( از ع، اِ ) مری ٔ. گلوسرخ. راه گذر طعام و آب به معده. گلوی سرخ. سرخ روده. سرخ نای. لوله طویلی است عضلانی غشایی که از حلق شروع می شود و به معده ختم می گردد و یکی از قسمتهای لوله گوارش است. مری به شکل مجرایی است که از گردن و سینه عبور می کند و از سوراخ مخصوص به خود که بلافاصله در جلو سوراخ حجاب حاجزی آورتا است از پرده حجاب حاجز می گذرد و پس از سیر 2 تا 4 سانتی متر در شکم به معده مربوط می شود. قسمت فوقانی مری عضله ای است از نوع عضلات مخطط و در بقیه دارای الیاف عضلانی صاف است. طول مری 25 سانتی متر است و فاصله انتهای فوقانی مری تا قوسهای دندانی 13 سانتی متر می باشد مری از دو طبقه ٔعضلانی ( یکی الیاف عضلانی طولی در خارج و دیگر الیاف عضلانی حلقوی در داخل ) و نسج زیر مخاطی که طبقه درونی است ساخته شده است. مری قابل اتساع است. در گردن در عقب قصبةالریه و جلو ستون فقرات واقع شده است و درسینه عقب کیسه قلب قرار دارد بطوری که کیسه قلب در جلو مری بن بست ها او را بوجود می آورد و به هنگام ورم این کیسه عسرالبلع تولید می شود. مری در سینه با شریان آورتا ( آئورت ) مجاور است. و رجوع به مری شود.
فرهنگ معین
(مُ ) [ ع. مری ء ] ۱ - (اِفا. ) ریاکننده. ۲ - (ص. ) گوارا.
فرهنگ عمید
مجرایی عضلانی که از حلق تا معده کشیده شده و با حرکات دودی شکل خود غذا را به معده هدایت می کند، سرخ نای.
نزاع، جدال، خصومت: یکسره میره همه باد است و دم / یکدله میره همه مکر و مری ست (حکیم غمناک: صحاح الفرس: مری ).
فرهنگ فارسی
مرد
( صفت ) گوارا گوارنده: چو تشنه نباشد کس آنجا بس آن چه جای شراب هنئ و مری است ? ( ناصر خسرو )
مرد کوچک و خرد
دانشنامه عمومی
مری حلق را به معده متصل می کند این اتصال از راه سوراخی که توسط این لوله در دیافراگم ایجاد شده برقرار می شود و غذا از این طریق از حلق به معده راه می یابد. انتقال غذا از راه مری با کمک انقباض های موج مانندی که انقباض های کرم وار یا حرکات لوله گوارش نامیده می شود، انجام می شود. دیوارهٔ مری از مجرا به بیرون؛ از غشاء مخاطی، پیش غشاء مخاطی، لایه عضلانی و بافت های همبند تشکیل شده است.
در انتهای زیرین مری ماهیچه ای صاف و حلقوی وجود دارد که از دیدگاه فیزیولوژی مانند یک دریچه عمل می کند. هنگامی که این ماهیچه در حالت استراحت قرار دارد، غذا از مری به معده انتقال می یابد اما در حالت انقباض از ورود مواد درون معده به مری جلوگیری می کند.
در انسان یک سوم بالایی مری از جنس عضلات مخطط و بخش تحتانی آن از جنس عضلات صاف است. در مری گوارش اتفاق نمی افتند و مری تنها مجرایی از حلق به معده برای رساندن مواد غذایی است. مری آنزیم ترشحی ندارد. در مری حرکت های کرمی شکل اتفاق می افتد که تنها برای انتقال غذا به معده است
بیماری های مختلفی مانند دیسفاژی، آشالازی، اسپاسم منتشر مری، بلع دردناک، اسکلروز، ریفلاکس، ازوفاژیت و سرطان می توانند مری را درگیر سازند.
مری (شاهرود). مری یک روستا در ایران است که در دهستان خوارتوران شهرستان شاهرود واقع شده است. مری ۳۵ نفر جمعیت دارد.
مری (کومونه). مری ( به ایتالیایی: Merì ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان مسینا واقع شده است.
مری ۱٫۹ کیلومترمربع مساحت و ۲٬۲۰۹ نفر جمعیت دارد و ۶۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
دانشنامه آزاد فارسی
مِری
(یا: سرخ نای) لولۀ عضلانی انتقال دهندۀ غذا از دهان به معده. مری انسان حدود ۲۳ سانتی متر طول دارد و درست پشت نای، از حلقبه سمت پایین، کشیده شده است. مری را غشایی مخاطیبا یاخته های پوششیپوشانده است که مایع نرم کننده ای برای کمک به حرکات پایین روی غذا ترشح می کنند. دیوارۀ مری عضله دار است، منقبض می شود، و غذا را با حرکات دودیبه سمت معده می راند.
ویکی واژه
مَری
مُری
مُرّی
(جانوری): مجرای عضلانی طویلی که از حلق تا معده امتداد دارد. مِری :(meri) در گویش گنابادی یعنی میروی، خواهی رفت، همچنین در گویش گنابادی معنی دوم آن مری (مجرای انتقال غذا از حلقوم تا معده) میباشد.
گوارا، گوارنده، خوشگوار.
جدال و ستیز کردن ← مِرا.
تیز تاز، اسب تیز تاز و چابک شاید آنچه در گذشته به اسبان عربی مشهور بود. همان گاو دوشا به فرمانبری/ همان تازی اسب گزیده مری «شاهنامه»
ریا کننده.
(پزشکی): آبکامه.

جمله سازی با مری
بر مریدی که افکند نظری دل سنگ و را کند گهری