مرافعه

مرافعه

مرافعه به معنای نزاع کردن و درگیر شدن است و به نوعی به اختلافات و منازعاتی اشاره دارد که بین افراد یا گروه‌ها به وجود می‌آید. این واژه در زمینه‌های حقوقی و قضایی به کار می‌رود و به موقعیت‌هایی اشاره دارد که در آن افراد به خاطر اختلاف نظر یا منافع متضاد، به قاضی یا داور مراجعه می‌کنند. مرافعه می‌تواند شامل موضوعات مختلفی از جمله مسائل مالی، خانوادگی یا اجتماعی باشد. در واقع، زمانی که دو طرف به توافق نمی‌رسند و اختلافاتشان به حدی می‌رسد که نیاز به مداخله شخص ثالثی احساس می‌شود، مرافعه شکل می‌گیرد. این شخص می‌تواند قاضی باشد که به بررسی و قضاوت در مورد موضوع می‌پردازد یا داورانی که به صورت غیررسمی به حل و فصل اختلافات کمک می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

مرافعه. [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ] ( ازع اِمص ) مرافعة. مرافعت. دعوی پیش حاکم بردن. ( غیاث اللغات ). قصه به حاکم بردن. به قاضی برداشتن. با خصم به داور رفتن. سخن نزد حاکم و قاضی بردن. ترافع محاکمه. داوری. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) داوری. محاکمه. رجوع به مرافعه بردن و مرافعه نهادن شود. || در تداول، دعوا. مشاجره. کشمکش.

فرهنگ معین

(مُ فِ عَ یا عِ ) [ ع. مرافعة ] (مص ل. ) نزاع کردن، درگیر شدن.

فرهنگ عمید

۱. با هم دعوا داشتن، مشاجره داشتن.
۲. شکایت نزد حاکم بردن، با هم به دادگاه رفتن و دادخواهی کردن.

فرهنگ فارسی

باهم دعوی داشتن، شکایت نزدحاکم بردن
( مصدر ) شکایت نزد حاکم یا قاضی بردن دادخواهی کردن جمع: مرافعات.

ویکی واژه

مرافعة، نزاع کردن، درگیر شدن. شکایت به قاضی بردن، داوری.

جمله سازی با مرافعه

خلاصه اینها وصیت بعد از فوت من است. محبت من وقتی در حق او تمام تجلی خواهد شد که مرافعه نماید، و فی الواقع اگر حقی دارد از گردن من باز پردازد.مهرهای مرا بر این کاغذ بزن بده قبله گاهی حاجی عبدالرزاق و خسته و ملاباشی هم مزین نمایند و نگاه دار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال عشق فال عشق فال فنجان فال فنجان استخاره کن استخاره کن