مخدرات

کلمه مخدرات به معنای مجموعه‌ای از مواد مخدر است و در زبان فارسی به‌عنوان جمع به‌کار می‌رود. در صورتی که بخواهید به شکل مفرد از آن استفاده کنید، باید از واژه مخدر بهره ببرید. این اصطلاح معمولاً در متون مرتبط با مواد مخدر، بهداشت، درمان و همچنین مباحث اجتماعی به کار می‌رود. در نوشتارهای علمی یا رسمی، رعایت دقت در استفاده از این کلمه اهمیت ویژه‌ای دارد.

چنانچه این واژه در آغاز جمله قرار گیرد، لازم است که حرف اول آن با حرف بزرگ نوشته شود. همچنین، در جملات، این کلمه غالباً با افعالی مانند: مورد استفاده قرار گرفتن یا توزیع شدن همراه است. به‌عنوان مثال می‌توان گفت که مخدرات به شکل غیرقانونی توزیع می‌شوند. در توصیف‌ها و افعال مرتبط، باید دقت لازم به‌عمل آید تا از واژگان صحیح و مرتبط استفاده شود و مفهوم به‌روشنی منتقل گردد. از آنجا که این موضوع به سلامت عمومی و جامعه مرتبط است، توجه به جزئیات و دقت در بیان اطلاعات ضروری است.

لغت نامه دهخدا

مخدرات. [م ُ خ َدْ دَ ] ( ع ص، اِ ) زنان پرده نشین. مأخوذ از خدر بالکسر که به معنی پرده است. ( غیاث ) ( آنندراج ). خانم های باحجاب و پرده نشین و پاکدامن و با شرم و حیا. ( ناظم الاطباء ): در عهد ایلک خان عقیله ای از مخدرات اولاد او از بهر امیر جلیل ابوسعید مسعود نامزد کرده بود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 395 ).
مخدرات. [ م ُ خ َدْ دِ ] ( ع ص، اِ ) ادویه که بیخوابی و سستی اندام آرد. ( غیاث ) ( آنندراج ). چیزهائی که اعضای آدمی را بی حرکت و سست میکند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مُ خَ دَّ ) [ ع. ] (اِمف. ) جِ مخدره.

فرهنگ عمید

زن پرده نشین.

فرهنگ فارسی

جمع مخدره به معنی زن پرده نشین، داروهائی که باعث سستی و بی حسی شود
( اسم ) جمع مخدره ( مخدر ).
ادویه که بیخوابی و سستی اندام آرد

ویکی واژه

جِ مخدره.

جملاتی از کلمه مخدرات

آغا بیگم در تهران زاده شد و پدرش شیخ هادی نجم‌آبادی بود. از آغاز زندگی آغابیگم اطلاعی در دست نیست. او فعالیت خود را از سال ۱۲۸۹ خورشیدی و با بنیان‌گذاری انجمن مخدرات وطن آغاز کرد.
و گر ز خلق تو بوئی صبا بچرخ برد مخدرات فلک عنبرین کنند مشام
مخدّر: آنچه تکثیف روح حساس که نفسانی باشد و روح محرک که حیوانی است به نوعی کند که مانع حس و حرکت گردد مثل: افیون، و اکثر مخدرات سرد و خشک می‌باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم