مال بند

لغت نامه دهخدا

مال بند. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) تیری بر پیش درشکه و کالسکه و امثال آن تا اسب را بر آن استوارکنند. چوبی که در میان دو اسب درشکه و کالسکه حایل است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). چوب درازی که در جلو درشکه نصب کنند و به طرفین آن اسبها را بندند.

فرهنگ معین

(بَ ) (اِمر. ) چوب بلندی در جلو درشکه و ارابه که اسب ها را به طرفین آن می بستند.

فرهنگ عمید

چوبی دراز در جلو درشکه و ارابه که اسب ها را به دو طرف آن می بندند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قطع. چوبی دراز که در جلو درشکه وارا به نصب کنند و بطرفین آن اسبها را بندند.

فرهنگستان زبان و ادب

{hitch} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مجموعه ای از قطعات در ادوات کششی یا ماشین های کشاورزی که نیرو را از تراکتور به دنباله بندها منتقل می کند

ویکی واژه

چوب بلندی در جلو درشکه و ارابه که اسب‌ها را به طرفین آن می‌بستند.

جمله سازی با مال بند

کمال بندگی درگهش بعید ز نقص ستاره شرف خدمتش بری زوال
کمال بندگی و عین خواجگی این است که ما خطا بنماییم و او عطا بکند
مزد خدمت های دیرین، خواجه راند از آستانم شد کمال بندگی سرمایهٔ چندین ملالم
در این عبارت رحمت خدا به باران مانند شده‌است. روشن است که در این عبارت، منظور از کشته‌ها معنایی لفظی آن نیست بلکه مقصود اعمال بندگان است.
آب شیرین (بندرعباس)، روستایی از توابع بخش فین شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان ایران است. این روستا در ۵۵ کیلومتری شمال بندرعباس و در مجاورت محور بندرعباس به سیرجان در دهستان گهره قرار دارد.
ای آن کسان که خداوند اعمال بندگانش را جز با محبت شما نپذیرد و دینشان را نیز.