لیدر

لیدر به معنای قائد، رهبر، سائس و پیشوای فرقه است؛ مانند لیدر حزب یا رهبر حزب میباشد. همچنین نام دهی در دهستان شهاباد از بخش حومه شهرستان بیرجند است که در فاصله 18 هزارگزی به سمت جنوب غربی بیرجند واقع شده است. این منطقه کوهستانی و با آب و هوای معتدل، دارای 6 نفر سکنه می‌باشد. آب این ده از قنات تأمین می‌شود و محصولات اصلی آن شامل پنبه و غلات است. شغل اصلی اهالی زراعت بوده و مسیر دسترسی به آن نیز مالرو است.

فرهنگ معین

(دِ ) [ انگ. ] (اِ. ) رهبر، سردسته.

فرهنگ عمید

۱. پیشوا، سردسته.
۲. رئیس حزب.

فرهنگ فارسی

پیشوا، سردسته، رئیس حزب
( اسم ) رهبر قاید پیشوا: لیدر حزب.
دهی از دهستان شهاباد بخش حوم. شهرستان بیرجند ٠ واقع در ۱۸ هزار گزی جنوب باختری بیرجند ٠ کوهستانی معتدل زبان فارسی ٠ آب از قنات ٠ محصول پنبه و غلات ٠ شغل اهالی زراعت و راه مالروست ٠

ویکی واژه

رهبر، پیشوا، سردسته.

جملاتی از کلمه لیدر

آبشاری در دامنه‌های کوه در دره ازنا و در مسیر کلیدر تونل برفی است.
امتحان داد به هنگام عمل لیدر حزب که به عنوان خودی محرم بیگانه ماست
کردی فدای شهرت کاذب‌، شئون ملک ای دم بریده لیدر ذی‌شان چگونه‌ای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم