لذات

لغت نامه دهخدا

لذات. [ ل َذْ ذا ] ( ع اِ )ج ِ لذّت. ( منتهی الارب ): اگر مواضع حقوق به امساک نامرعی دارد [شخص ] به منزلت درویشی باشد از لذّات دنیامحروم. ( کلیله و دمنه ) آنگاه نفس خویش را میان چهارگاه... مخیر گردانیدم: وفور مال و ذکر سایر و لذّات حال و ثواب باقی. ( کلیله و دمنه ). عاقل... بداند که خواهش دنیوی و لذّات فانی بجز پشیمانی ثمری ندارد. ( کلیله و دمنه ). و چون از لذّات دنیا... آرام نمیباشدهر آینه تلخی اندک که شیرینی بسیار ثمرت دهد به از شیرینی اندک کزو تلخی بسیار زاید. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ معین

(لَ ذّ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ لذت، خوشی ها.

فرهنگ عمید

= لذت

فرهنگ فارسی

جمع لذت
( اسم ) جمع لذت خوشیها: اگر مواضع حقوق با مساک نامرعی دارد ( شخص ) بمنزلت درویشی باشد از لذات دنیا محروم.

ویکی واژه

جِ لذت؛ خوشی‌ها.

جمله سازی با لذات

💡 انی لقد اتصلت بالذات یا من قطع الوصال هیهات

💡 دهن خویشتن آلوده لذات نکرد خورد نان جو و از دهر سبکبار گذشت

💡 در کف نفس و هوا و دیو اسیر افتاده‌ایم تا بلذات جهان بیجا نظر افکنده‌ایم

💡 بزمگاه تو منبع لذات رزمگاه تو مجمع اهوال

💡 تو لذات جهان و حشمتش دار حقیقت حشمت دنیا ست آزار

💡 گفتش ای مسکین نگر با آنچنان روزی و عیش پیر دهقان گفت من لذاتنا این الملوک

ارق ملی یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز