فنار

فنار

فنار واژه‌ای ترکی و مأخوذ از واژه‌ی فرانسوی Phare است. این کلمه در فارسی به چراغی اطلاق می‌شود که اطراف آن پوشیده و محفوظ است تا نور آن در برابر باد خاموش نشود. به همین دلیل، در فرهنگ‌ها به معنای «چراغ بادی» نیز آمده است.

فنار بیشتر در فضاهای باز یا شرایطی که احتمال وزش باد وجود دارد، استفاده می‌شود. ساختار آن معمولاً به گونه‌ای است که شعله یا منبع نور درون محفظه‌ای شیشه‌ای یا فلزی قرار می‌گیرد. این ویژگی باعث می‌شود که نور پایدار بماند و در موقعیت‌های سفر، کوه‌پیمایی یا زندگی سنتی، ابزاری ضروری محسوب شود.

واژه‌ی فنار از نظر مفهومی، نماد چراغی مقاوم در برابر خاموشی است. در فارسی گاهی آن را با «چراغدانی محفوظ» یا «چراغ بادی» برابر می‌گیرند. در زبان‌های اروپایی نیز ریشه آن با معنای «فانوس دریایی» پیوند دارد، هرچند در فارسی بیشتر برای چراغ‌های دستی و محافظ‌دار به کار رفته است.

لغت نامه دهخدا

فنار. [ ف َ ] ( اِ ) ترکی و مأخوذ از فار فرانسوی. چراغی که از اطراف محفوظ باشد. چراغ بادی. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فار شود.

فرهنگ معین

(فَ ) [ تر. ] (اِ. ) چراغی که از اطراف محفوظ باشد، چراغ بادی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) چراغی که از اطراف محفوظ باشد چراغ بادی.

دانشنامه عمومی

فنار نام محله ای در ناحیه فاتح در شهر استانبول ترکیه است. خیابان های این محله پر است از قصرها، کلیساها و کنیسه های قدیمی چوبی که متعلق به دوران امپراطوری روم شرقی و عثمانی هستند. قصرهایی که در گذرگاه های اصلی و ساحل قرار دارند بیشتر از چوب های آورده شده از پنطس و ساحل دریای سیاه ساخته شده اند.
پس از سقوط قسطنطنیه فنار به خانه یونانیان شهر مبدل شد. اسقف قسطنطنیه به این محل منتقل شد و تا امروز نیز در این محل قرار دارد. به همین خاطر فنار برای اشاره به اسقفی عموم به کار می رود همچنانکه واتیکان برای اشاره به سریر مقدس کلیسای کاتولیک روم استفاده می شود. در طول امپراطوری عثمانی یونیان ساکن فنار که با عنوان فناریان شناخته می شدند از همکاران اصلی سلطان در بسیاری از جایگاه ها و دفترها بودند. فناریان ثروتمند به عنوان حاکم ولایات اروپایی عثمانی انتخاب می شدند.
فنار (لبنان). فنار ( به عربی: فنار ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان المتن واقع شده است. فنار ۲٫۱۰ کیلومتر مربع مساحت و ۳۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

چراغی که از اطراف محفوظ باشد؛ چراغ بادی.
فنار

جمله سازی با فنار

مقام فقر و فنار را بسلطنت مفروش گدای کوی خرابات باش و سلطان باش
هات المدام فنار السکر قد سکنت والروح من طرفک الغناج قد فتنت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
مجال
مجال
فاب
فاب
مخنث
مخنث