فرازه

واژه فرازه که در لغت‌نامه دهخدا و آنندراج به معنی جای بلند یا فراز تعریف شده است، گویای مفهوم بلندی، ارتفاع و اوج است. این واژه می‌تواند به جنبه‌های مختلفی اشاره داشته باشد؛ از بلندی‌های جغرافیایی مانند کوه‌ها و تپه‌ها گرفته تا مفاهیم انتزاعی‌تر مانند اوج موفقیت، تعالی یا جایگاه رفیع. در ادبیات فارسی، فراز و بلندی همواره نمادی از قدرت، شکوه و دسترسی به چشم‌اندازهای وسیع بوده است.

بسته به بافت معنایی، فرازه می‌تواند تعابیر گوناگونی بیابد. در یک مفهوم فیزیکی، به موقعیتی اشاره دارد که از سطح پایین‌تر، دید بهتری به محیط اطراف ارائه می‌دهد و دستیابی به آن نیازمند تلاش و صعود است. این بلندی، چه در طبیعت و چه در ساختارهای بشری، مکانی برای نظارت، فرماندهی یا صرفاً لذت بردن از منظره‌ای پانورامیک است. اهمیت فرازه در همین توانایی آن برای فراتر رفتن از محدودیت‌های دید عادی و درک وسیع‌تر از پیرامون نهفته است.

لغت نامه دهخدا

فرازه. [ ف َ زَ / زِ ] ( اِ ) جای بلند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). فراز. رجوع به فراز شود.

فرهنگ فارسی

جای بلند. فراز

فرهنگستان زبان و ادب

{ascendent, ascendant} [علوم جَوّ] آهنگ افزایش هر کمیت در فضا

ویکی واژه

آهنگ افزایش هر کمیت در فضا.

جمله سازی با فرازه

نشیبهاش چو چنگالهای شیر درشت فرازهاش چو پشت نهنگ ناهموار
فرازهاش قران کرده با سر عیسی نشیب هاش قرین کشته بر پی قارون
چون تعداد افرازهای ۵ برابر ۷ است، می‌نویسیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت