فرارسیدن به معنای نزدیک شدن و رسیدن به زمان یا موعد یک رویداد یا فعالیت خاص است. این واژه به نوعی نشان‌دهنده تغییر شرایط و وقوع یک اتفاق در زمان معین است. به عنوان مثال، در تاریخ بیهقی اشاره شده که اگر تقدیر مرگ کسی فرا برسد، آن فرد به مقام سلطنت یا قدرت دست خواهد یافت. این مفهوم نشان می‌دهد که زمان و سرنوشت می‌توانند به طور ناگهانی تغییر کنند و افراد را به سمت مسیرهای جدید سوق دهند. در واقع، این واژه نه تنها به معنای پایان یک دوره، بلکه می‌تواند فرصتی برای شروعی تازه نیز باشد. این واژه به ما یادآوری می‌کند که هر لحظه می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد و ما باید آماده استقبال از تغییرات زندگی باشیم.
فرا رسیدن
لغت نامه دهخدا
از پیل کم نه ای که چو مرگش فرارسد
در حال استخوانْش بیرزدبدان بها.خاقانی.زآن پیش کَاجل فرارسد تنگ
وَایام عنان ستاند از چنگ...نظامی.چون اجلش فرارسید از بی دست وپایی نتوانست گریخت. ( گلستان ). || توانا بودن. فرصت یافتن. قادر شدن: قرب صدهزار آدمی هلاک شد و کس به غسل و تکفین و تدفین ایشان فرانمیرسید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 326 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نزدیک شدن و رسیدن وقت چیزی یا کاری.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جملاتی از کلمه فرا رسیدن
همه اینها با فرا رسیدن جنگ صلیبی چهارم که یک فاجعه اقتصادی بود تغییر کرد. سلسله پالایولوگی کوشید تا اقتصاد را احیا کند، اما دولت متاخر بیزانس نتوانست کنترل کامل نیروهای اقتصادی خارجی و داخلی را به دست آورد.
اعطای نشان و لقب در دربار بریتانیا، هر سال در دو نوبت انجام می‌شود، در سال‌روز تولد الیزابت دوم و به‌مناسبت فرا رسیدن سال نوی میلادی.
