در زبان فارسی به معنای سود، بهره، منفعت یا نتیجهای مفید و سودمند است. به عبارت دیگر، هر چیزی که موجب شادی، منفعت یا کاهش ناراحتی برای فرد یا گروهی شود، میتواند به این عنوان شناخته شود. در تحلیلهای اقتصادی و مدیریتی، فایده به منافع و مزایای ناشی از یک اقدام یا پروژه اشاره دارد که در مقایسه با هزینههای آن ارزیابی میشود. به طور خلاصه، این واژه به هر چیزی که برای فردی سودمند یا مفید باشد، اطلاق میشود. برای درک بهتر این مفهوم، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: فایده در زندگی روزمره، زمانی که از یک محصول یا خدمات استفاده میکنیم، فایده آن میتواند شامل راحتی، لذت یا برآورده کردن نیازهای ما باشد. در تحلیل هزینه، این واژه در این نوع تحلیل، به منافع مالی، اجتماعی و زیستمحیطی ناشی از یک پروژه یا اقدام اشاره دارد که در مقایسه با هزینههای آن مورد سنجش قرار میگیرد. این واژه در پسانداز، فایده پسانداز میتواند شامل امنیت مالی، دستیابی به اهداف و فرصتهای سرمایهگذاری باشد.
فایده
لغت نامه دهخدا
گرچه موش از آسیا بسیار دارد فایده
بیگمان روزی فروکوبد سرش خوش آسیا.ناصرخسرو.امید بسته برآمد ولی چه فایده، زآنک
امید نیست که عمر گذشته بازآید.سعدی.قصه به هرکه میبرم فایده ای نمیدهد
مشکل درد عشق را حل نکندمهندسی.سعدی.رجوع به فائده شود.
- بافایده؛ فایده مند.
- بی فایده؛: فریاد بی فایده برداشتند. ( گلستان ).
- پرفایده:
پرفایده و نعمت چون ابر به نوروز
کز کوه فرودآید چون مشک مقطر.ناصرخسرو.- فایده داشتن:
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده دارد که پند می ننیوشم.سعدی.-فایده کردن:
ثنا و «طال َ بقا» هیچ فایده نکند
که در مواجهه گویند راکب و راجل.سعدی.رجوع به فائده شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نتیجۀ سودمند.
۳. [قدیمی] توضیح سودمند.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - سود نفع بهره منفعت ۲ - سخن سودمند جمع: فواید ( فوائد ).
ویکی واژه
vantaggio
فائدة
سود، بهره.
سخن سودمند.
فواید.
جمله سازی با فایده
چند توبت کردم ار غم خوردنش می ندارد فایده هم میخورم
مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده ای پندگو برای خدا ترک پند کن
تا هست بده چه فایده زآنکه نهی دشمن ببرد خاک خورد گر ندهی